۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

اعتراض نمایندگان مجلس به فامیل سالاری احمدی نژاد - جعفر پویه


در ادامه کشاکش بین مجلس و دولت، 42 تن از نمایندگان مجلس آخوندی در اعتراض به انتصاب مهدی خورشیدی، داماد احمدی نژاد، به ریاست مووسسه استاندارد، به رییس دولت تذکر دادند.
فراسوی خبر ... آدینه 9 دی
اعتراض نمایندگان مجلس به فامیل سالاری احمدی نژاد
جعفر پویه
در ادامه کشاکش بین مجلس و دولت، 42 تن از نمایندگان مجلس آخوندی در اعتراض به انتصاب مهدی خورشیدی، داماد احمدی نژاد، به ریاست مووسسه استاندارد، به رییس دولت تذکر دادند.
احمدی نژاد که خود از منتقدین فامیل بازی در رژیم بود و بیشترین حمله را از همین زاویه به رفسنجانی و ناطق نوری وارد می کرد، حال خود دست همه سردمداران رژیم ولایت فقیه را از پشت بسته و بسیاری از بستگان و اعضای خانواده خود را در دولت بر مصدر کاری گمارده است. در تازه ترین این فامیل بازیها، احمدی نژاد، داماد جدید 30 ساله خود را که ریاست شورای مشاوران رییس جمهور را به عهده دارد، با حفظ سمت به ریاست مووسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران منصوب کرده است. به این دلیل جمعی از نمایندگان مجلس آخوندها طی تذکری از او خواستار لغو این حکم شده اند. 42 نماینده فوق در تذکر خود نوشته اند: "مووسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران از جمله تخصصی‌ترین سازمانهای دولتی است که برای فرایند تولید، تجارت، توزیع و مصرف طیف گسترده‌ای از کالاها و خدمات مقررات‌گذاری می‌کند و خود مسوول نظارت بر اجرای آن مقررات نیز هست. هیچ کس نمی‌پذیرد که مووسسه‌ای با بیان پیچیدگی فنی و علمی به جوان بی‌تجربه‌ای که پزشک عمومی است، سپرده شود؛ جوانی که تنها تجربه‌اش این است که داماد رییس‌جمهور است."
آنها در ادامه می افزایند: "این کار شما اولین مورد از این دست نیست، ولی تعارض این مورد با شعارها و وعده‌های جنابعالی از همیشه آشکارتر و تاسف بارتر است. لغو این حکم از نظر ما نمایندگان ملت ضروری است که باید بدون فوت وقت صورت گیرد."
این درحالی است که احمد توکلی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس در نشست بررسی جرایم و تخلفات بانکی، یکی دیگر از این دست انتصابها را افشا کرده و گفت: "آقای ف پ گ (فرهاد همتی گل سفیدی)*، خواهر زاده ح پ گ (حمید پورمحمد گل سفیدی، معاون بانک مرکزی)*، با معدل ۱۳ و بدون سابقه کار با نسبت فامیلی به عنوان مدیر عامل صندوق بین المللی ایران و ونزوئلا انتخاب شد که نوعی تخلف است."
رژیم جمهوری اسلامی از نظر بافت قدرت همچون باندهای مافیایی اداره می شود. در این ساختار، منسوبین رهبران باندها عهده دار اداره زیر مجموعه پدر خوانده خود هستند. به همین دلیل هر کدام از رهبران و پایوران رژیم، باندی از افراد فامیل خود را برای اداره امور در اختیار دارد. این امر در رژیم جمهوری اسلامی جدید و تازه نیست که نمایندگان مجلس آخوندها به آن اعتراض می کنند؛ زیرا اگر بنا باشد که در شهر مست گیرند، باید آنکه هست گیرند. در این صورت دیگر اثر آثاری از باندهای قدرت رژیم مافیایی باقی نخواهد ماند.


• توضیح داخل پرانتز از نویسنده است.

۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

یک سیلی ولایی به گوش یک نماینده ولایی - زینت میرهاشمی


جدال درون حکومت هر روز شدید تر می شود و روزی نیست که ماجرای جدیدی اتفاق نیفتد. روز دو شنبه 4 دی ماه سران سه قوه نظام با هم دیدار داشتند و به دنبال آن احمدی نژاد جلسه اضطراری هیات دولت را تشکیل داد. در مورد دیدار سران و جلسه اضطراری هیات دولت هیچ خبر رسمی در رسانه های حکومتی منتشر نشده است.
بر اساس حدس و گمانهای روزنامه ها، در جلسه سران سه قوه موضوع اختلاسها به شکلی مطرح شده که انگشت اتهام بیشتر به سمت باند احمدی نژاد است. همزمان جدال بر سر سرنوشت انتخابات نمایشی و فرمایشی جریان دارد. روزنامه حکومتی مردم سالاری در شماره روز سه شنبه 5 دی در یک اشاره آشکار به باند احمدی نژاد نوشته «نگذاریم وکیل الدوله‌ها مجلس را بگیرند». مردم سالاری در نتیجه گیری مقاله خود می نویسد:«پرونده فساد بزرگ مالی و شبهات موجود تا پیش از آغاز انتخابات مجلس شورای اسلامی‌ باید به نتیجه برسد تا مبادا از بیت‌المال و سرمایه ملی مردم به نفع فرد یا گروه خاصی هزینه شود که هم نظام ضربه بخورد و هم پول مردم ایران به آتش کشیده شود.»
در رویدادی دیگر روز سه شنبه 6 دی، در جلسه علنی مجلس رژیم به علت اختلاف در مورد آمار مربوط به یارانه ها، رئیس سازمان موسوم به «هدفمندی یارانه ها» یک سیلی نثار یکی از مجلس نشینان کرد و این حرکت ولایی سبب اخراج ضارب از مجلس شد. این درگیری در حالی صورت گرفت که مجلس نشینان در حال بررسی «طرح دو فوریتی استفساریه ماده ۱۲ قانون هدفمند کردن یارانه ها» بودند. هدف از تصویب این طرح کنترل دولت احمدی نژاد برای اجرای قانون ضد مردمی حذف یارانه ها است.   


۱۳۹۰ دی ۵, دوشنبه

تروریسم دولتی علیه راه حل عادلانه برای کمپ اشرف. - .منصور امان


پس از ناکامی در کُشتار جمعی ساکنان اشرف زیر پوشش یک تصمیم دولتی و به بهانه تامین "منافع ملی عراق"، رژیم جمهوری اسلامی و همدست عراقی آن، خلعت تشریفات رسمی را از تن بیرون آورده و به روشهای تروریستی و راهزنانه مُتوسل شده اند. حمله بُزدلانه موشکی به کمپ اشرف را می توان نشانه ای از سرخوردگی آقایان خامنه ای و مالکی از شکست طرح گُسترده خود برای حل خونین و یکباره مُشکل مُخالفان ساکن این کمپ به حساب آورد.

پرتاب موشک به کمپ غیر نظامی اشرف در همان هنگامی صورت گرفت که دولت عراق زیر فشار بین المللی، در حال امضای توافُق نامه ای با سازمان ملل مبنی بر انتقال ساکنان کمپ به محلی تحت نظارت این نهاد و آغاز پروسه ی تعیین وضعیت نهایی اُسکان آنها بود.

حمله تروریستی مزبور می تواند معیار خوبی برای سنجش ارزش تعهُداتی باشد که دولت دست نشانده عراق به طرفهای خارجی خود یا نهادهای بین المللی می سپارد؛ این امر به ویژه شامل تعهُداتی می شود که خانُم هیلاری کلینتون از آن خبر داده است.

وزیر امور خارجه آمریکا در بیانیه ای که به مُناسبات امضای توافُقنامه بین دولت عراق و سازمان ملل صادر کرده اطلاع می دهد، تیم مالکی با نظارت سازمان ملل بر انتقال ساکنان کمپ اشرف به محل جدید و استقرار بیست و چهار ساعته نمایندگان سازمان ملل در محل مزبور مُوافقت کرده است.

حمله تروریستی به کمپ اشرف در حالی که هنوز مُرکب امضای آقای مالکی خُشک نشده، خرابکاری آشکار در تلاشهایی است که به منظور به جریان انداختن یک راه حل عادلانه انجام می شود. حمله مزبور ثابت می کند که باز کردن حساب یک طرفه روی حُسن نیت یا توانایی دولت عراق در عمل به تعهُدات خود می تواند اشتباهی مرگبار باشد.
 

۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

"مُدل روسی و سوری" اعتراض، مُدل ولایی فرار - منصور امان


یکی از رهبران راست سُنتی، آقای مُحمدرضا باهُنر، خبر داده است که فراکسیون نظامی – امنیتی دولت در پی انحلال انتخابات مجلس نُهم مُلاها است. در حالی که تاکنون از خرید رای، پخش پول و تقلُب به عُنوان نقشه های "جریان انحرافی" برای "تسخیر مجلس" سُخن گفته می شد، اینک برای نخستین بار احتمال بر هم زده شدن نمایش انتخاباتی و لغو آن در این چارچوب مطرح می گردد.

نایب رییس مجلس مُلاها در نشست تشکُل انتخاباتی راست سُنتی موسوم به "جبهه مُتحد اُصولگرایان" در کرمان تشریح کرد: "این مجموعه (جریان انحرافی) دو هدف را دنبال می‌کند که یا انتخابات منحل شود و یا خودشان تعداد نماینده زیادی را به مجلس بفرستند و اگر هیچ کدام از این دو را نتوانستند، مانند فتنه 88 کل انتخابات را زیر سووال ببرند."

ایده "منحل کردن انتخابات" اگر چه جالب توجه است اما انتساب آن به "جریان انحرافی" بیشتر یک آدرس غلط برای گُمراه کردن نگاه ها از علت واقعی بیم و نگرانیهایی است که حجم آن با هر چه نزدیک تر شدن هنگام رونمایی از "چالش امنیتی" افزایش می یابد.

این ارزیابی را هُشدارهای سرکرده سپاه پاسداران پیرامون وضعیت وخیم "نظام" در تهران تایید می کند. آقای مُحمد علی جعفری روز گُذشته (شنبه) با اشاره به اینکه "دُشمنان برای ایجاد تهدیدات امنیتی در تهران حساب ویژه ای باز کرده اند"، اعتراف کرد: "وضع تهران از نظر فرهنگی و سیاسی وضع خوبی نیست."

او این نگرانیها را در مراسم مُعرفی سرکرده جدید سپاه ضد شورش تهران بیان می کرد. پاسدار حُسن همدانی، سرکرده پیشین نیروی مزبور، هفته گذشته به طور ناگهانی از کار برکنار شد؛ اقدامی که با توجُه به گُفته های آقای جعفری، ارتباط مُستقیمی به "خوب نبودن وضع تهران" دارد.

همزمان، مُعاون پاسدار جعفری، آقای حمیدرضا مُقدم فر نیز که روی همین خط هماهنگ شده، بیم "نظام" از روی صحنه بردن نمایش انتخابات را توصیف می کرد، از وجود "مُدل سوری و روسی" برای "ایجاد ناامنی و بر هم زدن اوضاع اجتماعی" در جریان انتخابات خبر داد. او توضیح داد: "در فتنه 88 مدل سوریه‌ای در تهران به کار گرفته شد و این بار آنان می‌گویند، از مدل روسیه‌ای استفاده کنیم؛ مدلی که اعتراضات را از استانها به مرکز کشور بکشاند، یعنی از شهرستانها و استانها شروع کرده و به مرکز منتقل شود و چالش در آن تبدیل به تظاهرات شود."

سرکردگان بازوی سرکوب "نظام" در حالی نگرانی خود از اعتراضهای گُسترده اجتماعی به خیمه شب بازی انتخابات را بیان داشته اند که حُکومت تا چانه در باتلاق یک درگیری درونی نیز فرو رفته و تلاشها برای تقسیم قُدرت، فقط یک جنگ آشکار بر سر آن را دامن زده است.

سُخنان آقای باهُنر نشان می دهد که آیت الله خامنه ای و شُرکای راست سُنتی او در توان خود برای شانه دادن زیر این بار به تردید دُچار شده اند. آنها در همان حال که مشغول تدارُکات جنگی علیه مردُم و چیدن دسیسه علیه رُقبا هستند، به در پُشتی برای فرار از مهلکه نیز چشم دوخته اند.
 http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2442

۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

تحریم بانک مرکزی، تحریم غیرمُستقیم نفت - منصور امان


گلوی رژیم جمهوری اسلامی در پنجه تحریمها به سختی در حال فشرده شدن است. زنجیره تحولاتی که مضمون آنها را شدت یافتن فشار تشکیل می دهد، گُسسته نمی شود و با هر روز گُذشت از انتشار آخرین گُزارش آژانس بین المللی انرژی اتُمی، با شتاب بیشتر، حلقه تازه ای بدان افزوده می گردد.

کُره جنوبی، یک از مُشتریان مُهم نفت جمهوری اسلامی در آسیا، تحریمهای خود علیه طرف مُعامله اش را گُسترش داده و 90 شرکت و سه شخص دیگر را به لیست سیاه خود اضافه کرده است سئول در سال گذشته مُبادله ارزی با 120 شرکت و موسسه و 24 فرد ایرانی را ممنوع ساخت و همچنین اعلام کرد که بازرسی از محموله های مشکوک به مقصد جمهوری اسلامی را شدت خواهد بخشید.

در همین حال، این کشور اعلام داشته است که خرید نفت از ایران را به طور کُلی مُتوقف نمی کند اما در عوض، تحریم خرید محصولات پتروشیمی از آن را به جریان خواهد انداخت. کُره جنوبی پیشتر، سرمایه گذاری در بخشهای نفت و گاز جمهوری اسلامی را محدود ساخته بود.

هفته گُذشته آقای رابرت اینهورن، مُشاور ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور سلاحهای کشتار جمعی و کُنترُل تسلیحاتی، با هدف تشویق کُره جنوبی به وضع تحریمهای جدید به این کشور سفر کرده بود. وی تاکید کرده بود که تحریم نفت شامل این مُجازاتها نمی شود.

از سوی دیگر، خبرگُزاری رویترز روز پنجشنبه اطلاع داد که تلاش هندوستان و جمهوری اسلامی برای ایجاد یک مکانیزم دایمی به منظور نقل و انتقال مالی در مُناسبات بازرگانی خود از طریق تُرکیه به شکست انجامیده است. بر اساس این گُزارش، موسسه تُرکیه ای "هالک بانک" با گُشایش حساب بانکی برای شرکت هندی "بهارات پترولیوم" (BPCL) که قصد داشت از کانال آن بدهی نفتی خود به جمهوری اسلامی را بپذیرد، مُخالفت کرد. بانک مرکزی هند سال پیش از انجام ترتیبات تسویه حساب شرکت مزبور با جمهوری اسلامی خودداری کرده بود.

و در تازه ترین رویداد، دولت باراک اوباما با تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی موافقت کرد. تصمیم کاخ سفید پس از چند هفته بلوکه قانون مزبور که توسط مجلس سنای ایالات مُتحده به تصویب رسیده بود، صورت گرفته است. آقای اوباما حتی تهدید کرده بود، مُصوبه سنا را وتو خواهد کرد. وی علت مُخالفت خود را نگرانی از افزایش قیمت نفت و نیز پیامدهای آن بر کشورهای اُروپایی و آسیایی خریدار نفت جمهوری اسلامی عُنوان کرده بود.

تحریم بانک مرکزی که مُعاملات نفتی رژیم مُلاها از طریق آن انجام می شود را می توان با تحریم غیرمُستقیم نفت آن برابر دانست. حُفره هایی که به ویژه دولت آمریکا از طریق قید استثنا و شرط "امنیت ملی" در این راهکار به وجود آورده، نشان از راه به نسبت طولانی ای دارد که به فلج کردن سیستم مالی و نفتی حاکمان ایران مُنتهی می شود.

با این حال، تحوُل کلیدی در مجموعه رویدادهای مربوط به تحریم رژیم ولایت فقیه، سمتگیری طرفهای آمریکایی و اُروپایی آنها به سوی اعمال تحریمهای لمس پذیر است. با هر تاخیر و کُندی، مسیر حل بُحران اتُمی و ماجراجویی خارجی مُلاها به این سمت گشوده شده است.

۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

سفارت مجازی آمریکا، پلاتفُرم حقیقی بُحران "نظام" - منصور امان


یک رویداد مجازی، هیاهوی مجازی رهبران و پایوران جمهوری اسلامی پیرامون حمله خارجی و رجز خوانی طویل در باره واکُنش ترسناک خود را به کنار زده تا غوغای حقیقی که زیر پلاتفُرم "خیمه نظام" برپاست را به نمایش بگذارد.

مُعاون فرهنگی سپاه پاسداران اعلام کرده است که هدف از ایجاد سایت سفارتخانه مجازی آمریکا، "فتنه انگیزی در انتخابات اسفند ماه سال جاری مجلس شورای اسلامی است". پاسدار حمیدرضا مُقدم فر در همین رابطه هُشدار داده، "باید پیام این کار را دریافت کرد" و آنگاه نُسخه پیچیده: "باید در این زمینه اقدام به‌هنگام انجام دهیم تا همچون انتخابات سال 88 به دلیل اقدام دیرهنگام در خنثی‌کردن فتنه‌های دشمنان،‌ آشوب تازه‌ای رقم نخورد."

تیوری آقای مُقدم فر نُسخه به روز شده ارزیابی آیت الله خامنه ای در شهریور ماه است که در آن برای نخُستین بار اعتراف کرد، انتخابات "به چالش امنیتی نظام" تبدیل شده است. او در حقیقت اقرار می کرد که ترتیب دادن یک خیمه شب بازی انتخاباتی دیگر علیه خواست و اراده جامعه و در حالی که کارگردانان و بازیگران نمایش مشغول جدال مرگ و زندگی با یکدیگر هستند، همچون بُمبی زیر کُرسی صدارت "نظام" عمل می کند. البته آقای خامنه ای مُراقب بود که نام عوامل ایجاد کننده "تهدید امنیتی" را به زبان نیاورد و در این زمینه نیز "دُشمنان" را به یاری بطلبد.

اکنون این سرکرده سپاه هم به همین شیوه با بُلند کردن تابلوی "دُشمن" ی که امروز و اینجا با نام "سفارت مجازی" عرضه شده، تلاش کرده برای میکروفُن به دست شدن خود پوشش شرعی دست و پا کند. وی اگر چه موفق نشده توضیح دهد یک وبگاه اینترنتی – صرف نظر از آن که چه نام ساده یا دهان پُر کنی بر آن گذاشته شده باشد - چگونه قادر است "فُرصت انتخابات مجلس نُهُم" را "به یک ناامنی و مساله امنیتی تبدیل کند"، اما در عوض به خوبی رابطه میان شدت گیری "تهدید" حقیقی و افزایش حجم و تعداد "دُشمنان" و تهدیدهای مجازی را روشن کرده است.

۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

مقام اول رژیم ایران در سرکوب روزنامه نگاران - زینت میرهاشمی


 آستانه روز جهانی خقوق بشر، نقض حقوق شهروندان ایرانی ابعاد گسترده ای پیدا کرده است. رژیم ایران در تمامی عرصه های حیات اجتماعی حقوق کارگران، مزدبگیران، زنان، دانشجویان، روزنامه نگاران، وکلا، فعالان سیاسی و....را پایمال می کند. بر اساس گزارش جدید «کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران»، ایران در میان تمامی کشورهای جهان بیشترین تعداد روزنامه‌نگار زندانی را به خود اختصاص داده است. آقای احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران در گزارش مقدماتی خود این وضعیت را «منزجرکننده» اعلام کرد.
به گزارش این کمیته تا تاریخ اول دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی، ۱۷۹ روزنامه‌نگار و عکاس خبری در سرتاسر جهان زندانی بوده‌اند که ۴۲ تن از آنان در ایران زندانی هستند.
بر اساس گزارش کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران، رژیم ایران وکلای شماری از روزنامه‌نگاران را نیز تحت پیگرد قرار داده است.
در رویدادی دیگر اعتصاب غذای رضا شهابی وارد دومین هفته خود شد. تعداد زیادی از فعالان کارگری از «کمیته دفاع از رضا شهابی» پشتیبانی کرده اند.
رژیم ولایت فقیه طی تمامی سالهای حیات خود با سرکوب هر ندای آزادیخواهی حقوق مسلم مردم را پایمال کرده است. چنین رژیمی را باید از تمامی ارگانها و نهادهای بین المللی اخراج نمود. شرکت رژیم در این نهادها کمک به سرکوب نیروهای اجتماعی و سیاسی در ایران تحت حاکمیت استبدادی مذهبی است.

۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

بی طرفی روسیه در تحریم نفتی رژیم دروغ بزرگی است - جعفر پویه


جعفر پویه
روز گذشته (چهارشنبه) سرگئی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه در حاشیه "کنگره نفت جهان" در دوحه قطر گفت: "روسیه در قبال تصمیمات اتحادیه اروپا در زمینه تحریم نفت ایران، بی طرف ترین موضع را اتخاذ خواهد کرد."
این درحالی است که گونتر اوتینگر، کمیسر انرژی اتحادیه اروپا روز قبل گفته بود که کشورهای عضو آن اتحادیه برای تحریم نفتی ایران به توافق رسیده اند. آقای اوتینگر همچنین گفت: "مساله این است که تحریمهای این چنینی باید با هماهنگی دیگر کشورها انجام شود و اگر ایالات متحده آمریکا و روسیه هم در آن همکاری داشته باشند، بهتر است. زیرا هر چقدر همکاری در این زمینه بیشتر باشد، نتیجه بهتری گرفته خواهد شد."
او توضیح داد: "هرچند همگرایی در میان کشورهای اروپایی وجود دارد، ولی با این حال تیم اتحادیه اروپا باید آن را به یک سیاست همگرایانه بزرگتر تبدیل کرده و دیگر کشورهای بزرگ را هم در آن سهیم کند."
با توجه به این تصمیم است که سرگئی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه می گوید: "روسیه خود از تولید کنندگان مهم نفت است، حتی یک تن نفت هم از ایران وارد نمی کند، بنابراین نیازی نیست که به تحریم نفتی علیه ایران بپیوندد."
روسیه و چین در همکاری با رژیم ضد انسانی ولایت فقیه به غارت ثروت ملی مردم ایران مشغول اند. بدیهی است بخش زیادی از دلارهای به دست آمده از فروش نفت ایران به جیب دلالهای روسیه و چین برای فروش اسلحه و اجناس بنجل سرازیر می شود. به این دلیل است که وزیر انرژی روسیه مزورانه کشور خود را در مقابل تحریم نفتی رژیم ولایت فقیه بی طرف اعلام می کند تا اینگونه از همکاری با اتحادیه اروپا سر باز زند. بی طرفی ای که چشم به دلارهای نفتی حاصل از حراج ثروت ملی مردم ایران دارد، نمی تواند از چشم مردم ایران پنهان بماند. بیهوده نیست که سرگئی اشماتکو چشم بسته غیب می گوید و همچون کاشف از راه رسیده ای که به کشف آب گرم نایل شده می گوید: "کاملا آشکار است که چنین تصمیمی بر اساس انگیزه‌های سیاسی گرفته شده است."
بدیهی است که تصمیم برای تحریم نفتی کشوری که با زیر پا گذاشتن همه قوانین بین المللی به سفارتخانه یک کشور حمله و آن را غارت می کند، قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را "کاغذ پاره" می خواند، حاضر به همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی نیست و با صدور تروریسم اقدام به دخالت و بحران آفرینی در کشورهای دیگر می کند را باید با تصمیمهای سیاسی مقتضی وادار به رعایت قوانین و پیمانهای بین المللی کرد، و گرنه روی دیگر این عدم همکاری و بحران آفرینی، جنگ و حمله نظامی خواهد بود.
اینجاست که همکاری پنهان و پیدا روسیه و حمایتهایش از رژیم سرکوبگر و پایمال کننده حقوق مردم ایران و قوانین بین المللی، تصمیمی سیاسی و مزورانه نیست ولی اقدام برای متوقف کردن بحران آفرینی بین المللی و سرکوبی مردم ایران تصمیمی سیاسی قلمداد می شود!
فریادهای یافتم یافتم سرگئی اشماتکو در مورد سیاسی بودن تصمیم اتحادیه اروپا برای تحریم نفتی رژیم ولایت فقیه و دروغ بزرگ بی طرفی روسیه در این موضوع هیچ کس را نمی فریبد. روسیه و چین باید از حمایت آشکار و پنهان از سیاستهای رژیم ولایت فقیه دست بردارند؛ سیاست ویران گرانه ای که کشور ما را به نابودی می کشاند. در این میان آنها اگر جانب مردم ایران را برای رسیدن به حقوق اساسی خود نمی گیرند، حداقل با جامعه بین الملل همگام باشند.

۱۳۹۰ آذر ۱۵, سه‌شنبه

گرامی باد 16 آذر روز خیزش دانشجو - جعفر پویه


امسال روز دانشجور (16 آذر) در حالی از راه می رسد که جلادان و دژخیمان استبداد حاکم، به خیال خود فضایی گورستانی را بر دانشگاهها حاکم کرده اند. با روی کار آمدن پادوی گوش به فرمان خامنه ای، دولت امنیتی – نظامی سعی زیادی کرده است تا نظم پادگانی خود را بر دانشگاهها تحمیل کند. بگیر و ببند دستگاه داغ و درفش رژیم ولایت فقیه با فراخواندن دانشجویان به کمیته های انضباطی و ستاره دار کردن، محرومیت از تحصیل و اخراج آنها برای خاموش کردن صدای دانشجویان ادامه دارد. همکاری تشکلهای دست ساز حکومت با نهادهای امنیتی برای شناسایی و دستگیری دانشجویان فعال، تعداد بسیار زیادی زندانی را بر دانشگاه تحمیل کرده است. اخراج و باز خرید اساتید خُبره و آگاه و جایگزین کردن آنان با عوامل گوش به فرمان حاکمیت، خسارت دیگری است که دانشگاه به دلیل ترس رژیم از دانشجویان تحمل می کند. بازبینی کتابها و حذف بسیاری از رشته های علوم انسانی و تلاش دوباره برای انقلاب فرهنگی با طرح جدا سازی جنسیتی دانشجویان در جهت اسلامی کردن دانشگاهها، تلاش بیهوده اربابان قدرت و جانیان و دزدان ثروت ملی مردم است.
دانشگاه این مرکز فرهیختگی و علم اندوزی کشور، در مقاطع مختلف تاریخ و موقعیتهای خطیر کشور هیچ وقت پا پس نکشیده است و تلاش کرده است تا پژواک صدای آزدایخواهانه مردمی باشد که برای رسیدن به عدالت و دموکراسی از جان و مال خود مایه گذاشته اند.
حمله و هجوم گله های اوباش حکومتی چه در رژیم پیشین و چه در رژیم ولایت فقیه گواه این مدعاست. سرازیر شدن اوباش حکومتی در 18 تیر به کوی دانشگاه، تخریب کوی و ضرب و شتم دانشجویان و قتل تنی چند از آنان برای خاموش کردن صدای دانشجو بوده است.
در جنبش رنگین کمان سال 88 قبل از این که اوباش حکومتی به خیابانها گسیل شوند ابتدا دانشگاه را به خاک و خون کشیدند، دانشجویان را مضروب و محل زندگی آنان را تخریب کردند. دستگیری وسیع دانشجویان، برگزاری دادگاههای چند دقیقه ای، بلاتکلیف رها کردن دانشجویان در زندانها و ... همه و همه برای خفه کردن صدای آزادیخواهان دانشجویان انجام گرفته است.
اما دانشجویان قهرمان کشور همواره ثابت کرده اند که در برابر دستگاههای رژیم حاکم و ستمگر عقب نمی نشینند. اگر تنی چند از آنان دستگیر و روانه بازداشتگاهها شده اند، دیگرانی هستند که حرفها ناگفته آنان را با صدای بلند ادامه دهند. مجید توکلی، اشکان ذهابیان، کوهیار گودرزی ... و دستگیر می شوند، و رژیم گمان می کند کار را تمام کرده، اما اینگونه نیست. دانشگاه ساکت نمی نشیند و بار دیگر دانشجویان همچون ققنوس از خاکستر خود سر بر می آورند و با بیرق دانش و آگاهی پیشتاز فریادهای آزادیخواهانه مردم می شوند. فریاد "مرگ بر خامنه ای" و "مرگ بر اصل ولایت فقیه" در دانشگاهها طنین انداز می شود. سرود "ما زن و مرد جنگیم، به جنگ تا بجنگیم"، پر طنین از دانشگاه به گوش می رسد. دانشجو می ایستد و بر حق خود و مردم پایفشاری می کند.
تا دانشگاه است و علم و دانش اندوزی جوانان میهن برپاست، خیال دزدان و چپاولگران اموال مردم و سرکوبگران ضد آزادی و متحجران عهد بادیه نشینی نگران است. این دانشجو و دانشگاه است که با علم و آگاهی بساط شیادان و عوام فریبانی که با توطئه رمالان و جن گیرانی که سعی به بسط خرافه و خرفتی دارند را نقش بر آب می کند. از چاه جمکران آنان چیزی جز تباهی و خرافه و دلبستگی به رمالی و بیهودگی در نمی آید. دزدان میلیاردی در این چاهها امیال آزادیخواهانه مردم را دفن می کنند، تا بساط تباهی و جهل خود را گسترده تر گردانند. بی جهت نیست که دانشگاه و دانشجو را به خاک و خون می کشند و جاده جمکران را جهت خرافه متحجرانه خویش اسفالت و چراغانی میکنند.
در سالروز 16 آذر، یاد همه دانشجویانی که با رشادت و دلیری در برابر ستم رجالان حاکم سر خم نکرده و سینه سپر کرده اند را گرامی می داریم. یاد شهدای دانشجویان از شریعت رضوی، مصطفا بزرگ نیا و احمد قندچی تا مصطفا غنیان، ندا آقا سلطان و کیانوش آسا همیشه در یاد و خاطر جمعی ما زنده است. به یاد دانشجویان زندانی هر روز صدای اعتراض خود را جهت ویرانی زندان و سرنگونی رژیم زندان ساز و به بند کشاننده آزادی خواهان بلندتر می کنیم.

۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

اشغال سفارت، نمایش نافرجام قدرت - زینت میرهاشمی

عقب نشینی کارگزاران رژیم در دفاع از یورش نیروهای تحت امر خامنه ای به سفارت بریتانیا در تهران، نشان دهنده عدم موفقیت جنگ طلبان در صحنه جنگ بدون حضور طرف مقابل است. با گذشت یک هفته از اشغال سفارت انگلیس توسط سینه چاکان ولایت، باندهای درون حکومت در برابر موج محکومیت جهانی،شکاف بیشتری برداشته اند. در نگاهی به تفسیرها، موضع گیریها و تحلیلها پیرامون این ماجراجویی، انگشت اتهام به سمت حکومت و در راس آن ولی فقیه نشانه رفته است. 
روز دوشنبه 14 آذر از طرف دیپلماتهای انگلیسی، به جریان افتادن موضوع پرداخت غرامت از طرف رژیم، بابت خسارتهای وارد شده به محل زندگی دیپلماتها و سفارت مطرح شد. سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا روز دوشنبه 14 آذر گفت «ما طبق کنوانسیون وین خواستار پرداخت غرامت هستیم، اما هنوز زود است که در مورد رقم نهایی صحبت کنیم.»
بحران اشغال سفارت در هرم قدرت را می توان از موضع گیری رجانیوز دید. رجانیوز در مطلبی روز دوشنبه 14 آذر با عنوان «این وزارت خانه تسخیر می خواهد!» موضع وزارت امور خارجه در «خودجوش» بودن حرکت بسیجیها را نفی کرده و مواضع این نهاد دولتی را «ضد نظام» توصیف کرده است. نویسنده این مطلب از «طرحی نو» برای تهدید وزارت امور خارجه رژیم خبر می دهد. 
شکست در عمل انجام شده را در بیانیه وزارت خارجه آلمان که واکنش صالحی وزیر خارجه رژیم را منعکس می کند، می توان دید. موضعگیریهای متفاوت وابستگان حکومتی و همچنین تک نوشته های بسیجیهای شرکت کننده در این عملیات، بیانگر دستپاچگی رژیم است که می خواست جهان را با تولید بحران جدید مرعوب کند، اما به دلیل شکاف عمیق و دسته بندیهای حکومتی، خود مرعوب شد. به ویزه این عملیات در زمانی از طرف رژیم انجام می شود که جنبش رنگین کمان مردمی آبرویی برای ولی فقیه و وابستگان آن بر جای نگذاشته است. 

۱۳۹۰ آذر ۱۲, شنبه

سر ریز بُحران خارجی سفارت به جنگ داخلی قُدرت - منصور امان


با نشستن هواپیمای حامل دیپلُماتهای اخراج شده جمهوری اسلامی از لندن، پروسه تبدیل سناریوی قُدرت نمایی "نظام" به داستان یک بُحران تمام عیار در مُناسبات خارجی، گام دیگری به جلو برای تثبیت خود به مثابه یک وضعیت عینی برداشت. روابط فرامرزی اما تنها قلمروی نیست که این بُحران تحت تاثیر خود قرار می دهد؛ صحنه فراگیر تر برای خودنمایی آثار هُجوم حساب نشده به سفارت انگلیس، سیاست و مُناسبات داخلی قُدرت است.

روشن ترین نُکته پیرامون طرح مزبور، غافلگیر شدن مُبتکرانش از واکُنشی است که این اقدام برانگیخت. با هر انگیزه ای که رووسای ماموران لباس شخصی، زیر دستانشان را برای تخریب اموال، سرقت اسناد و وحشت پراکنی به سفارت انگلیس گُسیل داشته بودند، هرگز پیامدهای سیاسی - دیپلُماتیک آن را فراتر از سطح یک کشمکش تشریفاتی با رد و بدل اعتراض نامه و رفت و آمد به وزارتخانه های مربوطه در لندن و تهران تخمین نمی زدند.

از این رو، رویدادهای بعدی که با واکُنش به گونه غیرمُنتظره، شدید انگلستان و مُتحدان آن در اتحادیه اُروپا برجسته می شود، بی درنگ آمران و سازمان دهندگان این ابتکار را زیر سووال برد. ناگُفته پیداست، هر گاه همچون حمله به سفارت آمریکا یا گروگان گرفتن شهروندان آمریکایی و ملوانان انگلیسی کفه ی سود در ترازوی "نظام" سنگین تر از زیان می بود، آنگاه با هر درجه از اختلاف در راس، انتقاد یا ملامتی نیز ابراز و تحمُل نمی شد.

شاهین ترازویی که در آن عربده کشی در سفارت انگلیس به وزن کشی نهاده شده، به سمت زیان مُتمایل است. این می تواند سرچشمه همه ی انتقادهای شدت گرفته ای باشد که با سپر هُشدار نسبت به "شرایط حساس" یا در پس توصیه به "احترام به قانون" خطاب به مُبتکران آن بیان می گردد.

اگر چه آیت الله خامنه ای در یک سو و آقای احمدی نژاد، گُماشته یاغی شده او بر منصب ریاست جمهوری، در سوی دیگر تا کُنون از نشان دادن واکُنش علنی نسبت به حمله ی سفارت خودداری کرده اند، اما این امر نمی تواند مانع دیدن جبهه جدیدی که برای درگیری بیشتر در هرم مُتنازع قُدرت جمهوری اسلامی به طور رسمی گشوده شده و سنگرهایی که سخت کوشانه در حال حفر شدن است، گردد.

۱۳۹۰ آذر ۱۱, جمعه

واشنگتُن بر سر دوراهی - منصور امان


هنوز روشن نیست تایید "خودجوش" بودن حمله به سفارت انگلیس از سوی مُعاون رییس جمهوری آمریکا تا چه اندازه با رابطه محرمانه واشنگتن با محافل مُعینی در داخل حُکومت ایران، ارتباط دارد. نُکته آشکار، هدفی است که صُدور این حُکم تبریه دُنبال می کند.

آقای جورف بایدن که برای انجام یک سفر رسمی در عراق به سر می برد، روز پنج شنبه در اربیل به خبرگُزاری رویتر اطمینان داد: "من هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه حمله به سفارت انگلیس سازماندهی شده بوده و یا چگونگی سازمان دادن آن در اختیار ندارم."

او پس از زیر سووال بردن تازه ترین اتهامی که حاکمان ایران با آن روبرو هستند، سخن پردازی کرد: "با این وجود، رویداد مزبور نشان داد که ایران یک کشور یاغی است."

مُعاون آقای اوباما در همان زمانی ارزیابی اطلاعاتی خود را ارایه می داد که از یکسو سنای آمریکا با وجود مُخالفت کاخ سفید در حال بررسی و تصویب تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی بود و از سوی دیگر، اتحادیه اُروپا تشدید مُجازاتها علیه رژیم مُلاها که شامل تحریم همین بانک و نیز بخش انرژی رژیم مُلاها می شود را در دستور کار نشست وزیران خارجه خود قرار داده بود.

واشنگتُن پیرامون علت مُخالفت خود با اعمال تحریمهای فلج کننده عنوان می کند که اقدامات مُشخص علیه بخشهای حیاتی نفت و پول رژیم مُلاها می تواند بر بهای نفت و اقتصاد ایالات متحده تاثیر منفی بگذارد. کاخ سفید همچنین استدلال می کند که اقدامات مزبور قادر است جبهه جهانی علیه برنامه اتُمی جمهوری اسلامی را تضعیف کند.

با این حال، چنین می نماید که دلیل اصلی رفتار کجدار- و – مریز واشنگتُن در برابر گُسترش تحریمها، تلاش برای روبرو نشدن با نتیجه سیاسی آن است. این نُکته پنهانی نیست که دُلارهای نفتی به مثابه یک فاکتور خارجی چه نقشی در بقای حاکمان ایران در قُدرت بازی می کند. از این رو، مفهوم عملی هدف گرفتن این عامل یا تلاش برای حذف آن، حرکت در جهت تغییر رژیم خواهد بود. این در حالی است که سیاست ثابت ایالات مُتحده در برابر رژیم جمهوری اسلامی تغییر رفتار آن بوده است. رویکرد استراتژیک مزبور، تابلویی است که سمتگیری دولتهای جَُمهوریخواه یا دموکرات آمریکا را با وجود انتخاب مسیرهای مُتفاوت، در طول سه دهه گذشته تعیین می کرده است.

آقای بایدن در اربیل نشان داده که طبقه مُمتاز آمریکا هنوز برای ترک این جایگاه آسوده با خویش کلنجار می رود و در میان خود با چالش روبروست.

۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه

دیده بان حقوق بشر، نگران کدام سوی بحران کمپ اشرف است؟-جعفر پویه



آدینه 11 آذر 
دیده بان حقوق بشر، نگران کدام سوی بحران کمپ اشرف است؟
جعفر پویه
روز گذشته (پنجشنبه) خانم کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در حاشیه اجلاس وزرای خارجه آن در بروکسل، خواستار حل مناسب و رضایت بخش مساله ساکنان کمپ اشرف شد. خانم اشتون در این جلسه گفت: "مهمترین مساله در حال حاضر تامین امنیت ٣٤٠٠ نفر از اعضای و طرفداران سازمان مجاهدین خلق ایران در اردوگاه اشرف است. دولت عراق قصد دارد این اردوگاه را تا پایان ماه جاری دسامبر ببندد و به همین دلیل سازمان مجاهدین خلق ایران و نهادها و شخصیتهای بین المللی نگران سرنوشت و امنیت این پناهندگان هستند."
خانم اشتون تصریح کرد : "مسوول رسیدگی به پرونده اردوگاه اشرف در بدو امر سازمان ملل است و اتحادیه اروپا در نظر دارد در همکاری تنگاتنگ با سازمان ملل، راه حل رضایت بخشی برای مساله ساکنان اردوگاه اشرف بیابد."
این درحالی است که استروان استیونسون، نماینده اسکاتلند در پارلمان اروپا، روز چهارشنبه در بروکسل گفت: "دولت عراق مشغول آماده سازی برای اجرای مهلت اعلام شده برای تعطیلی اردوگاه اشرف است و آنها می خواهند کشتار بزرگی به راه بیاندازند. ما از دولت عراق و نیز وزیران خارجه اتحادیه اروپا می خواهیم جلوی این برنامه را بگیرند."
استیونسون همچنین خبر داد که تلاش دارد تا پیش از برگزاری جلسه وزیران خارجه اتحادیه اروپا در مورد ایران، درخواستی برای آنها آماده کند تا به این مساله واکنش جدی و به موقع نشان دهند.
همه این اتفاقات در حالی به وقوع می پیوندد که دولت نوری مالکی در عراق اولتیماتوم داده است که تا پایان سال جاری (حدود یک ماه دیگر) کمپ اشرف را بسته و ساکنان آن را از عراق اخراج یا به منطقه دیگری منتقل خواهد کرد. تاکنون تلاش سازمان مجاهدین خلق و بسیاری از پارلمانترهای کشورهای اروپایی و آمریکایی برای پیدا کردن راه حلی مناسب به دلیل سرسختی و پافشاری بر اخراج ساکنان کمپ اشرف از عراق توسط دولت نوری المالکی به نتیجه نرسیده است.
همزمان با نشست وزیران امورخارجه اتحادیه اروپا و اظهارنظرهای نگران کننده درباره سرنوشت ساکنان کمپ اشرف، "سازمان دیده بان حقوق بشر" که مقر آن در آمریکاست، در بیانیه ای "خواهان همکاری کامل سازمان مجاهدين خلق ايران و دولت عراق با کميساريای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان شده است".
"دیده بان حقوق بشر" در حالی سازمان مجاهدین را به همکاری با کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان دعوت می کند که تمامی ساکنان کمپ اشرف توسط این نهاد بین المللی به عنوان پناهنده پذیرفته شده و هواداران مجاهدین ماه هاست که در وین مقابل این نهاد تحصن اعتراضی برقرار کرده و خواهان جدیت آن در برابر وضعیت ساکنان کمپ اشرف هستند.
حال با این اوصاف اگر کسی از سابقه امر با خبر نباشد، گمان خواهد کرد که سازمان مجاهدین خلق در مقابل کمیساریای سازمان ملل سنگ اندازی می کند. و اینگونه "دیده بان حقوق بشر" نه تنها کمکی به حل و فصل این مشکل نکرده، بلکه آگاهانه به مشکل تراشی می پردازد. این سازمان به ظاهر حقوق بشری ارتباطات گسترده ای با بخشی از نهادهای قدرت رژیم جمهوری اسلامی دارد و مدتها آشکارا از برنامه اصلاح طلبان حکومتی حمایت می کرد. در حالی که هیچ سازمان حقوق بشری موفق به مسافرت به ایران نشده است، اعضای این تشکل به راحتی و بدون مشکل به رفت و آمد به داخل کشور اشتغال دارند. بی دلیل نیست که در بیانیه اخیر این نهاد حقوق بشری آمده است: "نيروهای امنيتی عراق و رهبری مجاهدين خلق بايد از خون ريزی بيشتر در اردوگاه اشرف جلوگيری کنند و بگذارند ساکنان اين اردوگاه آزادانه و بدون ترس از مجازات، به طور خصوصی با نمايندگان سازمان ملل ملاقات کنند."
درحالی که تا کنون چندین بار ساکنان کمپ اشرف مورد حمله نیروهای مهاجم عراقی که تعدادی از آنها نیز عضو نیروهای سپاه پاسداران بودند، قرار گرفته، 32 تن از آنها در جریان این حملات به قتل رسیده اند و سازمان مجاهدین برای جلوگیری از کشتار بیشتر از نهادهای بین المللی استمداد طلبیده است، حال چگونه می شود مدافع حقوق بشر بودن و اشک تمساح این نهاد مشکوک را پذیرفت که از قربانیان می خواهد که "از خون ریزی بیشتر جلوگیری کنند"؟
در همین رابطه، ارزیابی دویست تن از نمایندگان پارلمان اتحادیه اروپا از وضعیتی که "دیده بان حقوق بشر" تشریح کرده، بسیار گویا است. آنها می گویند: "حکومت نوری المالکی در نتیجه فشارهای تهران می خواهد اردوگاه اشرف را تعطیل کند تا به این ترتیب، زمینه مقاومت علیه جمهوری اسلامی ایران نابود شود."
از سوی دیگر، "دیده بان حقوق بشر" در انتهای بیانیه خود تصریح می کند: "دولت ایران باید آزادی رفت و آمد، از جمله ترک کشور و امنیت ساکنان اردوگاه اشرف را که مایل اند داوطلبانه به ایران باز گردند، تضمین کند."
به این ترتیب می شود دم خروس درازی را دید که از زیر قبای این بشر دوستان ضمانت خواه از رژیم جمهوری اسلامی بیرون زده است.
ساکنان کمپ اشرف بخشی از نیروهای مبارز اپوزیسیون ایرانی هستند که سالهاست در عراق ساکن اند. آنها از سوی کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان به عنوان پناهنده سیاسی پذیرفته شده اند. حال چرا این نهاد بین المللی از وظایف خود سر باز می زند و به جای آن "دیده بان حقوق بشر" مشغول نصیحت به مجاهدین برای عدم خونریزی شده است را این روزها باید در بحران منطقه ای و مبارزات مردم ایران با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی یافت، نه در بیانیه های جانبدارانه مدعیان دیده بانی حقوق بشر که عدسیهای دوربین خود را وارونه تنظیم کرده اند.

۱۳۹۰ آذر ۸, سه‌شنبه

حمله به سفارت انگلیس حرکتی جنگ طلبانه و محکوم است-زینت میرهاشمی


زینت میرهاشمی
هیچ جنگی بدون زمینه سازی و تنها با شلیک اولین گلوله آغاز نمی شود. همچنین نمی توان تاریخ لحظه شلیک اولین گلوله را پیش بینی کرد. این سیاست است که در ادامه خود زمینه های جنگ را مهیا می سازد و در لحظه مناسب هیزم جنگ آتش می گیرد. پایوران رژیم ولایت فقیه از ولی فقیه تا مجلس نشینان و احمدی نژاد طی هفته گذشته در شدیدترین شکل با موضع گیریهای تهدید آمیز خود تدارک حمله به سفارت انگلیس را پی ریزی کردند. حمله به سفارت یک کشور که جزو خاک آن کشور محسوب می شود عملی تحریک آمیز، جنگ طلبانه و محکوم است.
رژیم ولایت فقیه در برابر واکنش کشورهای غربی بعد از انتشار گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر نظامی بودن فعالیتهای هسته ای، به جای شفاف سازی و دست برداشتن از اتمی کردن ایران، دست به این عملیات تجاوزگرانه زد. فرار به جلو و پرتاب کردن توپ در زمین حریف، سیاست رژیم در شرایط بحرانی است. تشدید بحران، آتش زدن پرچم و مشتهای سازماندهی شده عده ای بسیجی و سپاهی با شعارهای مرگ مرگ، ایجاد رعب و وحشت و تهدید به انجام عملیات گروگانگیری و تروریستی از جمله سیاستهای کهنه شده ای است که در شرایط فعلی خریداری ندارد.
روز سه شنبه 8 آذر، تعدادی از عوامل سپاه و بسیج به سفارت انگلیس حمله کردند. مهاجمان اقدام به سوزاندن مدارک و وسایل سفارت کردند. خبرگزاریهای حکومتی از جمله خبرگزاری دولتی فارس و ایرنا، نام مهاجمان را بنا به بازتاب این حرکت در صحنه بین المللی تغییر دادند. برای گرم کردن صحنه جنگ، در آغاز مهاجمان از طرف خبرگزاریهای حکومتی، دانشجویان بسیجی و پاسدار لقب گرفتند اما به تدریج با محکوم شدن این عمل در صحنه بین المللی مهاجمان، عده ای دانشجوی خودسر و نیروی مردمی لقب گرفتند.
وزارت خارجه رژیم در وحشت از مجکومیت جهانی، این عمل را خودسرانه دانست و اعلام کرد که موضوع را پیگیری می کند. اما پر واضح است که این عمل بدون دستور خامنه ای غیر ممکن بود و نیروی خودسر همان کسانی هستند که از بیت خامنه ای فرمان می برند

۱۳۹۰ آذر ۷, دوشنبه

تشدید فشار بر فعالان کارکری در زندان_زینت میرهاشمی


 آزار و شکنجه کارگران زندانی نشان دهنده زبونی رژیمی است که راهبران آن سوار بر قطار بی دنده و ترمز برای حفظ جان خود به هیچ چیزی رحم نمی کنند. رضا شهابی، کارگر زندانی روز دوشنبه 7 آذر به درستی گفته است:«حرفهایی را که اکنون مردم در سراسر جهان می زنند و می گویند ما 99 درصد زحکتکش جامعه هستیم را ما از سال 84 می زدیم، حال چگونه است که مسئولین از این اعتراضهات حمایت می کنند و من را دقیقا به دلیل گفتن همین حرفها 19 ماه است که بازداشت غیر قانونی کرده اند.»
رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکای کارگری شرکت واحد از 25 خرداد 86 در زندان به سر می برد. این فعال کارگری از ابتدای آذر ماه در اعتراض به وضعیت نامعلوم خود دست به اعتصاب غذا زده است.
بر اساس خبرهای پخش شده، روز یکشنبه 6 آذر، خانم شهناز نجاتی (سگوند) همسر علی نجاتی، در منزلش دستگیر شد. علی نجاتی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در زندان به سر می برد. ابراهیم مددی، نایب رئیس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، بهنام ابراهیم زاده، علی اخوان، از کانون مدافعان کارگر، در زندان و زیر فشار و سرکوبی رژیم به سر می برند. بسیاری از کارگران زندانی از نظر سلامتی در وضعیت بسیار بدی به سر می برند. رژیم مانع دستیابی آنها به امکانات پزشکی می شود.
کارگرانی که در سیاچالهای رژیم به سر می برند جرمشان دفاع از حقوق صنفی خود است. حقوقی که رژیم ایران با عضویت در سازمان جهانی کار باید آن را اجرا کند. این رژیم در زمینه حقوق کارگران به مانند بقیه موارد کنوانسیونهای بین المللی را زیر پا می گذارد. همه کارگران زندانی باید آزاد شوند. حق اعتصاب و حق اعتراض به وضعیت غیر عادلانه از حقوق کارگران است که باید به رسمیت شناخته شود. 

۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

تصویب کاهش روابط سیاسی با بریتانیا، به سود یا زیان کدام طرف؟-لیلا جدیدی


لیلا جدیدی
آیا جمهوری اسلامی که در باتلاق بحران داخلی و خارجی دست و پا می زند، جز واکنشهای هیستریک و مخرب در برابر آن، اقدام موثری کرده است؟ پاسخ رژیم به این سوال را واکنش آن به همکاری بریتانیا با جامعه جهانی در راستای اعمال فشار پیرامون برنامه هسته ای داده است. مجلس ارتجاع "به حداقل" رساندن روابط اقتصادی با بریتانیا را تصویب کرد، دولت بریتانیا نیز رژیم را به برخورد " قاطعانه" در صورت اخراج سفیر خود تهدید کرد.

وزیر خارجه بریتانیا کاهش روابط دیپلماتیک به سطح کاردار را اقدامی "عجولانه" که "کمکی به مقابله با انزوای فزاینده یا پاسخگویی به نگرانیهای بین المللی و حقوق بشر نخواهد کرد" توصیف کرد. اگر چه روابط بانکی و مالی بریتانیا با رژیم از پیش در سطح پایینی بود، اما این بار قراردادهای جاری و یا از پیش منعقد شده و محدودیت روابط مالی را نیز شامل می شود.

تحریمهای اعمال شده بر پایه چهار مصوبه شورای امنیت همراه با تحریمهای یکجانبه تاکنون تاثیرات ویرانگری داشته است. این درحالی است که تحریمهای نفتی و بانکی بیشتری هنوز در راه است. یک هفته پیش آمریکا و کانادا تحریمهای اقتصادی بیشتری علیه سیستم مالی جمهوری اسلامی اعلام کرده بودند که مهمترین اثر آن، انجماد و توقف کامل فعالیتهای بانکی و تجاری جمهوری اسلامی است که با سامانه بانکی تامین اعتبار ارزی می کردند. از سوی دیگر، شرکتهای بیمه که سهامدار بانکها هستند نیز شامل تحریم می شوند. بنابراین، تحریمها به ویژه تحریم بانک مرکزی، تاثیرات مهلکی بر اقتصاد ایران خواهد داشت.

جمهوری اسلامی پیوسته ادعا کرده است که تحریمها بی اثر هستند، اما برای دور زدن آنها ثروت ملی را صرف "راه های ممنوع" کرده است. اسدالله عسگر اولادی چندی پیش از کشورهای واسطه سوم برای نقل و انتقال پول یاد کرد؛ امری که مناسبات مافیایی و پول شویی را گسترش داده است. خامنه ای نیز در همین رابطه به دور زدن "محدودیتها و تحریمها" اشاره کرده است.

مسوول گسترش روز افزون تورم، بیکاری، فقر و رونق کالاهای قاچاق، ضربه به تولیدات داخلی و... جمهوری اسلامی است. رانت خواری و گسترش فساد مالی در تمامی ارکان جمهوری اسلامی از رییس جمهور دست نشانده خامنه ای گرفته تا فرماندهان سپاه (برادران قاچاقچی)، قوه قضاییه و اعضای دولت رواج یافته است.

خواست مردم ایران خاتمه ماجراجویی هسته ای، روابط عادلانه با جامعه بین المللی بر پایه منافع ملی و بحران زدایی است؛ اموری که رژیم جمهوری اسلامی برای حفظ قدرت از انجام آن گریزان است.

۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه

سپاه پاسداران، نامزد لیست تروریستی اتحادیه اُروپا-منصور امان


منصور امان


در همان حال که چنین می نماید حاکمان ایران پیرامون چگونگی برخورد با دور جدید تحریمهای بین المللی نظر واحدی ندارند، جبهه مُقابل آنها در صحنه جهانی به تدریج آرایش مُشخص تری می یابد. در تازه ترین تحوُل در این راستا، کُره جنوبی نیز اعلام داشته است که در حال بررسی تحریم صنعت پتروشیمی ایران است.

اقدام دولت سئول اگر چه به لحاظ ارزش واردات این کشور از ایران چندان تعیین کننده نیست، اما هم از نظر تاکید بر دامنه جهانی تحریمها و هم به لحاظ پُر رنگ کردن جهت آن که به گونه آشکار بر بخش انرژی جمهوری اسلامی مُتمرکز گردیده، دارای اهمیت می باشد.

حرکت کمتر نمادینه در این چارچوب، قطع رابطه بانکی انگلستان با جمهوری اسلامی و اعلام تحریم خرید نفت آن از سوی فرانسه است. لندن و پاریس در حالی تدبیرهای خود علیه رژیم مُلاها را اعلام کرده اند که بنا به یک توافُق قبلی، اتحادیه اُروپا قصد دارد موضوع تحریمهای جدید را در اول ماه آینده میلادی (10 آذر) به بحث بگذارد.

یک علت آنکه فرانسه و انگلیس مُنتظر تشکیل این نشست نمانده اند، می تواند تلاش برای ریل گذاری سیاست اتحادیه اُروپا در برابر افزایش تهدید مُسلح شدن مُلاها به جنگ افزار هسته ای و فراهم آوردن بستر عینی برای تحریمها باشد. آنگونه که به نظر می رسد، برخی از کشورهای اُروپایی و به گونه مُشخص آلمان، اُتریش، سوئد و ایتالیا به دلیل حجم بالای مُناسبات بازرگانی با جمهوری اسلامی، تمایُل زیادی به فلج کردن شریک خود و قطع نخاع مالی آن ندارند.

با این حال، رویکرد مزبور از آنجا که یک سیاست ناظر به منافع خارجی این کشورها است، می تواند با تقسیم عادلانه خسارت به گونه بین المللی یا افزایش فشار سیاسی در اُروپا و از آمریکا به خوبی تغییر جهت دهد.

بی تردید در نشست آتی اتحادیه اُروپایی اقدامات سیاسی مُشخصی که قادر به تاثیر گُذاری مُستقیم بر رژیم مُلاها باشد نیز در دستور کار قرار خواهد داشت. این تدبیرها و از آن جُمله، گُسترش تحریمها علیه رهبران و پایوران جمهوری اسلامی و یا شناختن بازوی نظامی حُکومت، سپاه پاسداران به عُنوان سازمان تروریستی، اگرچه در جایگاه مُکمل اهرُمهای اقتصادی عرضه می شود، اما در عمل نقشی فراتر از آن بازی کرده و خود به این اعتبار، گامی فراتر از مرزهای کُنونی به حساب می آید.

۱۳۹۰ آذر ۳, پنجشنبه

از ترس چه کسانی مصلحی به دامان روضه خوانها پناه می برد؟-جعفر پویه


جعفر پویه
ترس از تهدید امنیتی انتخابات به دلیل بهم ریختگی زیر خیمه نظام از همیشه بیشتر شده است. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات رژیم در سخنرانی برای آخوندهایی که در آستانه ماه محرم جهت سفر به نقاط مختلف کشور برای روضه خوانی آماده می شوند، هشدار می دهد که گروه های مختلفی قصد دارند در انتخابات آتی علیه علی خامنه ای، رهبر و ولی فقیه رژیم اقدام کنند.
او روز چهارشنبه هفته جاری در قم در جمع این آخوندها گفت: "جریانات و ائتلافهای متعددی برای ورود به انتخابات تشکیل شده اند و از جمله نکات بارز و قابل توجه این است که جریانات فتنه، انحرافیون و اصلاح طلبان آمریکایی که با رهبری و نظام غیر همسو هستند، با وجود اینکه خاستگاه های غیر مشترک دارند، اهداف مشترکی را برای مقابله با نظام و رهبری دنبال می کنند."
مصلحی که نمی تواند نگرانی علی خامنه ای از تهدید امنیتی انتخابات پیش رو را پنهان کند، به آخوندهای روضه خوان و مواجب بگیر رژیم دستور می دهد تا از امکاناتی که مراسم مذهبی محرم در سراسر کشور در اختیار آنان قرار می دهد، بیشترین استفاده را برده و به کسانی که مخاطب آنان هستند، بقبولانند تا "در انتخابات تنها باید به کسانی رای داد که از نظر فکری، گفتمانی و عملی با اندیشه ها و دستورات آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای منطبق هستند".
مصلحی به روضه خوانان مبلغ نظام توضیح می دهد که "ترویج تساهل و تسامح، تلاش برای کمرنگ کردن ارزشهای اسلامی و انقلابی٬ امتیاز گرفتن از نظام، تلاش برای تخریب چهره‌های ستونی نظام مانند رهبری، سپاه و بسیج، بزرگ جلوه دادن مشکلات مردم و ایجاد شکاف میان نخبگان و نظام سیاسی کشور" از مواردی است که رقبا روی آنان مانور خواهند داد و آخوندهای مواجب بگیر باید از منبرهای مساجد و تکیه ها این موارد را به خوبی برای شنوندگان خود جا بیندازند.
بهم ریختگی در هرم قدرت و درگیری بین عناصر سازنده آن به جایی رسیده است که در جنجالهای پیش آمده در زور آزمایی طرفین ماجرا مشخص نیست خط اصلی مسلط بر این کشاکش کجاست. طرفداران سنتی خامنه ای تلاش می کنند تا با لشکرکشی و به کارگیری قدرت سنتی خود یعنی، قوه قضاییه و نیروهای دادستانی، صدای حریفان را خفه کنند اما آنها نیز با شناختی که از شگرد این بخش از قدرت دارند، ضد حمله های حساب شده ای را به کار می گیرند و بافته های آنان را رشته می کنند.
از سوی دیگر، پروژه ای که می رفت تا قدرت علی خامنه ای را به عنوان فعال مایشا در رژیم جمهوری اسلامی یکدست کند و رقبا را به چاه ویل سرازیر نماید، پاشیده از هم، هر روز صدای جدید از بخشهایی از آن به گوش می رسد. با این تجربه ناموفق، علی خامنه ای نه تنها قافیه حکومت یکدست را باخته، بلکه همان اندک اتوریته خود را نیز در تهدید می بیند.
به کارگیری همه ابزارهای شناخته شده تا کنونی، تا الآن ناکار آمده جلوه کرده و به همین دلیل رقبای تازه ابتکار عمل را به دست گرفته اند. ناتوانی او در مدیریت این بحران داخلی می تواند ترس از تهدید امنیتی را دو چندان کند.
زور آزمایی در میدان انتخابات آتی هدف باندهای مختلف قرار گرفته است. تلاش باندهای سنتی برای بدنام سازی مدعی تازه، تا کنون کارساز نبوده و آویختن مصلحی به دامان آخوندهای روضه خوان نیز از این زاویه قابل بررسی است. آیا روضه خوانهای سنتی قادر به زمینه سازی شکست حریف هستند؟ کاری که نهادهای اطلاعاتی امنیتی و قوه قضاییه و دادستانی تا کنون از انجام آن ناتوان بیرون آمده اند.

۱۳۹۰ آذر ۲, چهارشنبه

جُبران شکست "روزنامه ایران" با بیانیه نویسی و رجز خوانی-منصور امان


رُقبای فراکسیون نظامی – امنیتی دولت به شدت در پی ترمیم شکست مُفتضحانه ای برآمده اند که هجوم ناکام به زمین حریف برایشان رقم زده است. این واقعیت که تلاش آنها در این زمینه از سطح سُخن سرایی و بیانیه نویسی فراتر نمی رود، شرایط نامطلوبی که در آن بسر می برند را فقط برجسته تر کرده است.

جدی ترین اقدام در این راستا، بیانیه 201 نماینده مجلس مُلاها با هدف پُشتیبانی از حُجت الاسلام مُحسنی اژه ای و قُوه قضاییه و تقویت آنها است. نویسندگان و امضا کنندگان بیانیه یاد شده اصرار دارند که علت حمایت خود از آقای اژه ای، دادستان کُل کشور را با پرونده دُزدی میلیاردی یا آنگونه که خود می نامند، "پرونده عظیم اخیر مفاسد اقتصادی" مُرتبط سازند. این در حالی است که مجلس مُلاها حاضر به استیضاح یک مسوول مُستقیم دُزدی، وزیر اقتصاد، نشده و حتی مانع از انتشار تحقیقات کُمیسیونهای خود در باره این سرقت کلان گردیده است.

پُشتیبانان حُجت الاسلام اژه ای با فرستادن بیانیه مزبور روی آنتن، بهتر از این نمی توانستند خالی بودن توپی که به سمت حریف شلیک کرده اند را علامت بدهند. آنها از جُمله به دلیل گرو هایی که نزد حریفان شان دارند، دستکم از این زاویه نمی توانند آنان را تحت تاثیر قرار داده و وزنه ای در کفه توازُن قُوا به سود خویش بگذارند.

در همین حال آیت الله صادق لاریجانی نیز روی خط گُفتار درمانی، گرد میدان به چرخ زنی پرداخته و بدون آنکه به تحقیر دستگاه قضایی - امنیتی و بی اعتنایی فعال فراکسیون دولت به آن اشاره کند، وعده داده که "این پرونده را با دقت و سُرعت رسیدگی می کند" و سپس برای حُسن ختام رجز خوانده: "همه باید بدانند که ما نمی‌توانیم از مساله رسیدگی به این پرونده کوتاه بیاییم؛ حتی اگر کسانی هم صدایشان بلند ‌شود، باز هم ما کار خود را انجام می‌دهیم و چون پای استیفای حقوق ملت در پیش است، ما نمی‌توانیم در این مساله عقب‌نشینی کنیم."

حُجت الاسلام اژه ای و رووسایش فقط در یک زورآزمایی نظامی – امنیتی، گود را به حریف واگذار نکرده اند؛ سنگین تر از این، آنها بانیان یک شکست بُزُرگ سیاسی در میدانی گُسترده تر از دفتر کار آقای جوانفکر و کارمندانش هستند. در این راستا، ولی فقیه و راست سُنتی باج و خراج این شکست را به گونه سیاسی خواهند پرداخت.

۱۳۹۰ آذر ۱, سه‌شنبه

جنگ احمدی نژاد_اژه ای، یک_صفر به سود احمدی نژاد-زینت میرهاشمی


سرانجام صدای طَبلهای جنگ در خیابان خرمشهر در تهران و در دفتر روزنامه ایران، ارگان دولت به گوش رسید. جنگ بین احمدی نژاد و اژه ای در روز دوشنبه 30 آبان توجه رسانه های داخلی و خارجی را به خود جلب کرد. لشگریان اژه ای با ساز و دهل به منظور دستگیری یکی از مهره های «استکبار جهانی» که اتفاقاً از نزدیکان دولت احمدی نژاد است با باطوم، گاز فلفل و گاز اشگ آور به دفتر اُرگان دولت حمله کردند تا علی اکبر جوانفکر را دستگیر کنند.
مصاحبه جنجالی علی‌اکبر جوانفکر، مدیرعامل خبرگزاری ایرنا و سرپرست روزنامه دولتی ایران با روزنامه اعتماد فرصت مناسبی برای دار و دسته غلامحسین محسنی اژه ای فراهم کرد تا از گماشته یاغی شده ولی فقیه انتقام بگیرند. دستگیری یکی ار مُهره های نزدیک باند احمدی نژاد می توانست یک ضربه کاری به وی وارد کند. اما دار و دسته پاسدار احمدی نژاد در مقابل این تعرض با شعار حیدر_حیدر مقاومت کردند.
عباس جعفری دولت آبادی، بیدادستان رژیم در تهران به نیابت از طرف اژه ای در روز سه شنبه اول آذر تائید می کند که نیروهایش به قصد دستگیری جوانفکر وارد دفتر روزنامه دولت شده که با مقاومت جوانفکر و اطرافیانش روبرو می شوند. گزارشهای منتشر شده حاکی از آن است که ماموران دادستانی در حالی که از جانب اراذل و اوباش لباس شخصی حمایت می شدند، مدیر عامل خبرگزاری دولت را از اتاق کارش بیرون آورده و در حالی که وی را روی زمین انداخته بودند، با زور به او دستبند می زنند.
احمدی نژاد که از ابتدا در جریان این ماجرا قرار گرفته بود با تلفن ماموران را تهدید می کند که دست از بازداشت مشاور مصبوعاتی اش بردارند. تهدید احمدی نژاد و «رایزنیهای مقامات ارشد» حکومت منجر به آتش بس موقت می شود.
انتشار روزنامه ایران، ارگان دولت، در روز سه شنبه اول آذر بدون تیتر اول نشان می دهد که جنگ مَغلوبه نشده و فقط در روند اول صفر_یک به سود احمدی نژاد به آتش بس موقت منجر شده است. در یکی از مطالب همین شماره روزنامه اُرگان دولت نوشته شده «روزنامه ايران هميشه خود را فدايي ولايت و نظام دانسته و اکنون زخمهاي خود را پنهان مي کند تا نامحرمان از اقدامات دوستان ابله شادمان نشوند. دوستاني که بعضاً قدم در پاي نهروانيان ميگذارند. آنان که در روزنامه خود فرمان آتش صادر مي کنند، بي خبر از آن که اين آتش ميتواند روزي دامان آنان را بگيرد.»
ادعای نویسنده این مطلب در مورد پنهان کردن زخمها از دید نامَحرمان در حالی که همه رسانه ها فیلم و گزارش از این جنگ منتشر کردند، بیشتر به شوخی آخوندیست. برای ما نامَحرمان خیلی چیزها از پرده برون افتاده است و البته حرف جوانفکر هم در لحظه آتش بس گویای همین امر است. وقتی دستبند از دستان
جوانفکر باز شد او به نیابت از احمدی نژاد اعلام کرد که «محسنی‌اژه‌ای باید از کار برکنار شود». 

۱۳۹۰ آبان ۳۰, دوشنبه

محکومیت قاطع رژیم در مجمع عمومی سازمان ملل- زینت میرهاشمی



مجمع عمومی سازمان ملل، روز دوشنبه 30 آیان طی قطعنامه ای نقض گسترده حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی را محکوم کرد. علیرغم رایزنیهای پایوران رژیم و حامیان آن در نیویورک، این قطعنامه با اکثریت آرا به تصویب رسید. از ميان 193 عضو حاضر در جلسه مجمع عمومی، ۸۶ کشور رای موافق ۳۲ رای مخالف و ۵۹ عضو رای ممتنع به قطعنامه دادند.
در این قطعنامه «خشونت و شکنجه، رفتار غيرانسانی و ناشايست» از سوی مقامات حکومت ايران، محکوم شده است.

تصویب قطعنامه فوق یک پیروزی برای مدافعان حقوق بشر و یک سند ننگین برای رژیم ایران و مدافعان آن در هر رنگ و شکلی است.
مواردی که در این قطعنامه در باره نقض حقوق بشر در ایران آورده شده است همان مواردی است که طی بیش از سه دهه بدون وقفه در ایران جریان داشته است. گوشهای بسته و چشمهای نابینایی همواره وجود داشته تا نقض حقوق بشر در ایران را نادیده گیرند. اما تصویب قطعنامه در رابطه با نقض گسترده حقوق بشر در ایران به تنهایی کافی نیست بلکه باید فرشهای قرمز از زیر پاهای جنایتکاران و نقض کنندگان حقوق بشر کشیده شود تا بتواند ماده های چنین قطعنامه هایی تاثیرگذار باشند. باید سازمان ملل با در دست داشتن چنین قطعنامه ای با اهرمهای فشار خود رژیم را وادار به پذیرش بازدید نمایندگان نهادهای حقوق بشری از سیاهچالهای ایران کند. در چنین شرایطی است که تصویب چنین قطعنامه هایی می تواند تاثیرگذار باشد.
جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر ولایت فقیه که بدین مناسبت در نیویورک حضور داشت، قطعنامه فوق را یک «انحراف» از ساز و کار سازمان ملل دانست و آن را «بدعتی خطرناک» توصیف کرد.
روز دوشنبه 30 آبان، فرمانده سپاه تهران ادعا کرد که «هیچ ملتی امروز بدون مدل ما به پیروزی نخواهد رسید». قطعنامه مجمع ملل در محکومیت رزیم ایران در کاربرد نقض گسترده حقوق بشر، به اضافه قطعنامه های دیگر، مهر شکستی بر ادعای این فرمانده سپاه است. زیرا حکومت دینی در قبا و عمامه از نوع رژیم ولایت فقیه در منطقه شکست خورده و مردم منطقه تجربه خونین و دردناک مردم ایران را در پشت سر خود دارند.
چند روز پيش نیز مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه پيشنهادی عربستان در مورد «طرح ترور سفير اين کشور در آمريکا» را با اکثريت آرا به تصويب رسانده بود.

محکومیت قاطع رژیم در مجمع عمومی سازمان ملل - زینت میرهاشمی



سه شنبه اول آذر 1390 -
===============================محکومیت قاطع رژیم در مجمع عمومی سازمان ملل
=============================
زینت میرهاشمی 
-----------------------------------------------------------------
مجمع عمومی سازمان ملل، روز دوشنبه 30 آیان طی قطعنامه ای نقض گسترده حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی را محکوم کرد. علیرغم رایزنیهای پایوران رژیم و حامیان آن در نیویورک، این قطعنامه با اکثریت آرا به تصویب رسید. از ميان 193 عضو حاضر در جلسه مجمع عمومی، ۸۶ کشور رای موافق ۳۲ رای مخالف و ۵۹ عضو رای ممتنع به قطعنامه دادند.
در این قطعنامه «خشونت و شکنجه، رفتار غيرانسانی و ناشايست» از سوی مقامات حکومت ايران، محکوم شده است.

تصویب قطعنامه فوق یک پیروزی برای مدافعان حقوق بشر و یک سند ننگین برای رژیم ایران و مدافعان آن در هر رنگ و شکلی است.
مواردی که در این قطعنامه در باره نقض حقوق بشر در ایران آورده شده است همان مواردی است که طی بیش از سه دهه بدون وقفه در ایران جریان داشته است. گوشهای بسته و چشمهای نابینایی همواره وجود داشته تا نقض حقوق بشر در ایران را نادیده گیرند. اما تصویب قطعنامه در رابطه با نقض گسترده حقوق بشر در ایران به تنهایی کافی نیست بلکه باید فرشهای قرمز از زیر پاهای جنایتکاران و نقض کنندگان حقوق بشر کشیده شود تا بتواند ماده های چنین قطعنامه هایی تاثیرگذار باشند. باید سازمان ملل با در دست داشتن چنین قطعنامه ای با اهرمهای فشار خود رژیم را وادار به پذیرش بازدید نمایندگان نهادهای حقوق بشری از سیاهچالهای ایران کند. در چنین شرایطی است که تصویب چنین قطعنامه هایی می تواند تاثیرگذار باشد.
جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر ولایت فقیه که بدین مناسبت در نیویورک حضور داشت، قطعنامه فوق را یک «انحراف» از ساز و کار سازمان ملل دانست و آن را «بدعتی خطرناک» توصیف کرد.
روز دوشنبه 30 آبان، فرمانده سپاه تهران ادعا کرد که «هیچ ملتی امروز بدون مدل ما به پیروزی نخواهد رسید». قطعنامه مجمع ملل در محکومیت رزیم ایران در کاربرد نقض گسترده حقوق بشر، به اضافه قطعنامه های دیگر، مهر شکستی بر ادعای این فرمانده سپاه است. زیرا حکومت دینی در قبا و عمامه از نوع رژیم ولایت فقیه در منطقه شکست خورده و مردم منطقه تجربه خونین و دردناک مردم ایران را در پشت سر خود دارند.
چند روز پيش نیز مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه پيشنهادی عربستان در مورد «طرح ترور سفير اين کشور در آمريکا» را با اکثريت آرا به تصويب رسانده بود.

۱۳۹۰ آبان ۲۹, یکشنبه

بیمارستانی در تهران تا زمان تسویه حساب ۱۰۰میلیونی، یکی از چهار قلوها را گرو نگه داشت




خبرآنلاین: مسئولان بیمارستانی در تهران یکی از چهارقلو‌های تازه متولد شده را تا زمان تسویه کامل صورت حساب 100 میلیون تومانی در بیمارستان گرو نگه داشتند.

«حمید» - 41 ساله - پدر چهارقلوها که به تازگی پروانه وکالت گرفته و به خاطر مرگ یکی از پسرانش و گرو نگه داشته شدن دختر دیگرش - به خاطر بدهی 30 میلیون تومانی – به شدت متأثر بود گفت: من و همسر 29 ساله‌ام سمیه، دو سال و نیم قبل ازدواج کردیم. مدتی بعد همسرم تحت نظر یک پزشک متخصص قرار گرفت.

وقتی 5/2 ماهه باردار بود متوجه شدیم فرزندانمان چهارقلو - دو دختر و دو پسر - هستند. بنابراین پزشک همسرم پیشنهاد داد دو جنین را سقط کنیم. اما از آنجا که قلب آنها می‌تپید من و همسرم قبول نکردیم.
اول شهریور و در ششمین ماه بارداری همسرم را برای معاینه و تست سلامت بچه‌ها به مطب پزشک معالج بردیم که در کمال ناباوری او زمان تولد بچه‌ها را دو تا سه هفته دیگر تعیین کرد. اما روز بعد حال همسرم دگرگون شد که پزشک معالجش پس از معاینات لازم اعلام کرد بچه‌ها باید به زودی دنیا بیایند. از آنجا که چهارقلوها نارس بوده و زودتر از زمان تعیین شده به دنیا می‌آمدند احتیاج به مراقبت‌های ویژه داشتند.
بنابراین پزشک همسرم پیشنهاد کرد زایمان در یکی از بیمارستان‌های خصوصی شمال غرب تهران صورت گیرد. وی همچنین هزینه نگهداری هر کودک در بخش مراقبت‌های ویژه کودکان - ان آی سی یو - را حدود 500 هزار تومان اعلام کرد: ما هم به تصور اینکه هزینه زایمان و نگهداری کودکان حدود 30 تا 40 میلیون تومان خواهد شد پذیرفتیم. غافل از اینکه هزینه هر شب نگهداری هر یک از بچه‌ها را حدود یک و نیم میلیون تومان محاسبه کرده‌اند. ضمن اینکه متأسفانه سه روز بعد از تولد نیز یکی از پسرانم «امیرعلی» به دلیل خونریزی ریه فوت کرد.

بنابراین مسئولان بیمارستان قول دادند هزینه یکی از سه فرزند باقیمانده رایگان خواهد بود. چند روز بعد یکی از دختران‌مان به نام «یاسمن» دچار مننژیت شد و پزشکان اعلام کردند او باید هر چه سریع‌تر تحت عمل جراحی قرار گیرد. البته با لطف خدا و تلاش به موقع پزشکان او زنده ماند. با این وجود به دلیل اینکه وزن سه قلوها به مقدار طبیعی نرسیده بود پزشکان اعلام کردند باید از آنها همچنان در بخش مراقبت‌های ویژه کودکان (ان آی سی یو) نگهداری شود. ما هم برای نجات جان بچه‌ها چاره‌ای جز این ندیدیم.

سرانجام با تلاش به موقع پزشکان و پرستاران بیمارستان بچه‌ها به وزن طبیعی رسیده و چند روز قبل دستور ترخیص آنها صادر شد. من نیز با فروش خودرو و پولی که برای ودیعه اجاره دفتر وکالت کنار گذاشته و نیز مقداری قرض از آشنایان حدود 60 میلیون تومان بابت ترخیص دو فرزندم پرداختم. ضمن اینکه قرار شد دختر دیگرم رایگان ترخیص شود.
اما چند روز بعد وقتی دخترم به وزن طبیعی رسید و قصد داشتم او را نیز ترخیص کنم مسئولان بیمارستان اعلام کردند که بابت هزینه‌های درمان این نوزاد نیز باید 40 میلیون و 500 هزار تومان بپردازم. من که با شنیدن این موضوع شوکه شده بودم اعتراض کردم که معاون بیمارستان گفت: ما فقط می‌توانیم همانند دو نوزاد دیگر فقط 25 درصد از کل هزینه‌های بچه را کسر کنیم. با این حال 8 میلیون تومان دیگر به حساب بیمارستان واریز کردم و از آنها خواستم بابت باقیمانده بدهی چک دریافت کنند. اما آنها قبول نکرده و گفتند فقط در صورت تسویه حساب نهایی می‌توانم فرزندم را ترخیص کنم.

پدر بچه‌ها ادامه داد: در این مدت از برخی مقام‌های مسئول در وزارت بهداشت و مجلس نیز نامه و قول مساعدت گرفتم اما متأسفانه مسئولان بیمارستان هیچ اعتنایی نکردند. حال آنکه تاکنون و در مجموع برای هزینه زایمان، نگهداری فرزندانم، داروها و نقل و انتقال نوزادانم با آمبولانس حدود 71 میلیون تومان پرداخته‌ام و مسئولان بیمارستان نیز 23 میلیون تومان تخفیف داده‌اند. اما برای ترخیص فرزند دیگرم 30 میلیون تومان دیگر خواسته‌اند که در این‌باره با مشکلات جدی روبه‌رو هستیم.

سمیه - مادر بچه‌ها - نیز در حالی که به شدت نگران وضعیت فرزند گرو نگهداشته در بیمارستان است گفت: شوهرم چهار ماه قبل پروانه وکالتش را گرفته و در حال حاضر مستأجریم. تاکنون نیز هر چه داشتیم فروخته‌ایم و از خیلی‌ها نیز پول قرض گرفته‌ایم. اما متأسفانه مسئولان بیمارستان با توجه به شرایط ویژه فرزندان ما همکاری لازم برای ترخیص نوزاد باقی مانده در بیمارستان را انجام نمی‌دهند. حالا هم به شدت نگران سلامتی فرزندم هستم. چراکه وقتی یکی از پسرانم فوت کرد تا یک هفته همه در شوک بودیم و...

زمان انتشار: ۱۳۹۰/۸/۱
قصه نيستم که بگوئي نغمه نيستم که بخواني صدا نيستم که بشنوي يا چيزي چنان که ببيني يا چيزي چنان که بداني... من درد ِ مشترک‌ام مرا فرياد کن

جمهوری اسلامی زیر ضربه های "چماق" خواهد رفت-لیلا جدیدی



دوشنبه 30 آبان 
جمهوری اسلامی زیر ضربه های "چماق" خواهد رفت
لیلا جدیدی
هیلاری کلینتون تصویب قطعنامه از سوی شورای حکام که با اکثریت بالا (32 رای مثبت از مجموع 35 عضو) همراه بود را پیامی "روشن و واحد" در باره نگرانی جامعه جهانی از برنامه های هسته ای رژیم دانست. این درحالیست که کارگزاران جمهوری اسلامی که ادعا می کنند، تصویب قطعنامه شکستی برای آمانو، آمریکا و متحدانش است، واکنشهای هیستریکی در هراس از اعمال تحریمهای سنگین تر نشان داده اند.

حشمت الله فلاحت پیشه، عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارتجاع "ابعاد دیگر" قطعنامه را متذکر شده است. او به درستی رویکرد مثبت چین و روسیه به قطعنامه را "تفاوت بین بیانیه و قطعنامه" توصیف می کند و از اینکه این دو در بیانیه حمایت و در قطعنامه غیر از آن می کنند، گله کرده است. او تاکید دارد که این دو کشور از حقوق هسته ای جمهوری اسلامی دفاع نمی کنند.

در همین رابطه، رژیم درج عبارت "بازرسی بدون قید و شرط" در قطعنامه آژانس حکام را در حالی "رویکرد سیاسی" توصیف کرده است که آژانس تنها با در دست داشتن اسناد معتبر توانسته است با رای بالا و توافق چین و روسیه چنین قطعنامه ای را به تصویب برساند.

در واکنش به تصویب قطعنامه، اگر چه شرکتهای آمریکایی پیشتر از هرگونه داد و ستد با جمهوری اسلامی نهی شده بودند، اما مقامهای این کشور اکنون از احتمال بالای گسترش تحریمها در سطح جهانی علیه شرکتهایی که به صنعت نفت جمهوری اسلامی کمک می کنند، خبر می دهند.

در همین رابطه دولت سوییس داراییهای 250 سازمان، شرکت و مسوولان بلند پایه جمهوری اسلامی از جمله علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران و علی اکبر صالحی، وزیر خارجه را مسدود کرد.

نمک دیگر بر زخم رژیم، تصویب قطعنامه‌ای در محکومیت "توطیه ترور" سفیر عربستان از سوی مجمع عمومی سازمان ملل بود که آن نیز با اکثریت آرا به تصویب رسید. محمد خزایی، نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل، این محکومیت را "سناریوسازی علیه ایران" از سوی آمریکا خواند.

طراح اصلی این "سناریو" ها، رژیم پوسیده ای است که مشروعیت اجتماعی در داخل ندارد و از این رو آنچنان به بحران آفرینی خارجی روی آورده است که اکنون نوسان بین سیاست هویج و چماق، آن را به سمت تنبیهاتی "چماقی" که می تواند تحریم نفت و بانک مرکزی را نیز در بربگیرد، سوق داده است.

۱۳۹۰ آبان ۲۸, شنبه

توپ فساد مالی در زمین بیت رهبری و لاریجانیها - منصور امان



29 آیان 
توپ فساد مالی در زمین بیت رهبری و لاریجانیها
منصور امان
فراخوان پرخاشگرانه آیت الله صادق لاریجانی خطاب به آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری، بدون پاسُخ نمانده است. آقای علی اکبر جوانفکر، مُعاون رییس دولت، می گوید که "اُصولگرایان قافیه را باخته اند" و با به ریشخند گرفتن اشاره رییس قُوه قضاییه مبنی بر خودداری از ابراز "مطالب در سینه" به خاطر "مصالح کشور و نظام" توضیح می دهد: "آنها از اینکه مبادا مسایل شان رو بشود، وحشت دارند."
آیت الله صادق لاریجانی در 18 آبان در واکُنش به افشای زمین خواری برادرش، آقای مُحمد جواد لاریجانی از سوی رییس دولت، ضمن تهدید به افشاگری مُتقابل، از رُقبای پرده در خواسته بود: "زبان در کام بکشند و بیش از این رطب و یابس نبافند."

اکنون رییس دستگاه تبلیغاتی دولت به نوبه خود پیشنهاد می کند که حریفان دهانشان را ببندند و به طور مُشخص با نام بُردن از آقایان مُتکی و اژه ای، وُزرای منصوب آقای خامنه ای در وزارتخانه های خارجه و اطلاعات، توصیه می کند: "عزت آنها در این است که الان سُکوت کنند و گرنه پرده ها کنار می رود و اشتباهات شان را مردُم می فهمند."

در موضع ضعف قرار گرفتن دو طیف ولایت و راست سُنتی را به ویژه می توان از این حقیقت دریافت که آقای جوانفکر فقط به نشان دادن واکنش اکتفا نکرده، بلکه با ژستی مُبارزه جویانه، حریفان را به زورآزمایی در میدان فساد مالی مسوولان دعوت می کند. او رجز خوانده است: "اگر راست می گویند، یک گروه مُستقل و بی‌طرف تعیین شود و اجازه دهند از وضع زندگی و دارایی و اموال و املاک ما و آنها به مردم گُزارش داده شود."

یک روز پیشتر (27 آبان)، آقای محمود احمدی بیغش، نماینده حامی دولت در مجلس مُلاها، از طریق افشاگریهای تازه پیرامون دُزدی میلیاردی، فشار بر گرایشهای رقیب را افزایش داده بود. وی که قبل از استیضاح وزیر اقتصاد در مجلس از همدستی سه تن از نمایندگان در این تبهکاری مالی خبر داده بود، اکنون تکمیل می کرد که دامنه رُسوایی مزبور در مجلس "اُصولگرا" گُسترده تر بوده و شُمار اعضای آن که در دُزدی سهیم بوده اند، ده نفر را در برمی گیرد.

گرایش نظامی – امنیتی دولت توپ فساد مالی را به زمین رقیبان خود افکنده است، با این یقین که آنها اشتیاق زیادی به آویخته شدن لباسهای چرک شان در صحنه عُمومی ندارند. برای دریافت شناسه های بُن بستی که طیف ولایت و راست سُنتی در آن دست و پا می زنند، راه بُرون رفتی که آیت الله جنتی پیشنهاد کرده، می تواند روشنگر باشد. او خواهان مُداخله قُوه قهری (سپاه و بسیج) برای "جلوگیری از توطیه جریان انحرافی برای تصاحُب کُرسیهای مجلس" شده است.

۱۳۹۰ آبان ۲۷, جمعه

دولت، هشت ماه است حقوق بازنشستگی سی هزار معلم را نمی پردازد -جعفر پویه



شنبه 28 آبان 
دولت، هشت ماه است حقوق بازنشستگی سی هزار معلم را نمی پردازد
جعفر پویه
بیش از سی هزار تن از معلمان بازنشسته هشت ماه است که حقوق دریافت نکرده اند. علی عباسپور، رییس کمیسیون آموزش مجلس آخوندها، در گفتگو با وب سایت "خبرآن لاین" گفت: "بنابر اطلاعاتی كه به مجلس رسیده، تا سی هزار نفر از معلمانی كه امسال بازنشسته شده‌اند، هشت ماه است حقوق نگرفته‌اند."
او در ادامه می افزاید: "مجلس كاملا موافق است که مشكلات معیشتی معلمان از طریق افزایش حقوق كم شود، ولی متاسفانه اقدامات اشتباه و نسنجیده مسوولان دولتی و آموزش‌وپرورش، امسال برای معلمان بازنشسته مشكل ایجاد كرده و آنها هشت ماه است حقوق دریافت نكرده‌اند."
این درحالی است که معلمان کشور یکی از کم درآمدترین اقشار جامعه هستند و دستمزد اندک آنان با واقعیات زندگی روزمره همخوانی ندارد. به همین علت بارها معلمان سراسر کشور دست به تجمعهای اعتراضی زده و خواهان هماهنگی حقوق و دستمزدشان با گرانی و تورم شده اند. اما رژیم همواره پاسخ معلمان را با چماق و سرکوب داده و فعالان صنفی آنان را دستگیر و زندانی نموده است.
پرداخت نشدن هشت ماهه دستمزد اندک معلمان بازنشسته درحالی اتفاق می افتد که بنابر خبرها، در سازمان بازنشستگی و شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی که از محل پرداخت حق بازنشستگی مزدبگیران شکل گرفته و متولی پرداخت حقوق بازنشستگی آنان است، اختلاسی هزار میلیارد تومانی کشف شده است. هرچند علی لاریجانی همچون نمونه های دیگر، جلو تحقیق بیشتر در باره این اختلاس را گرفته است، اما یکی از اعضای کمیسیون تحقیق روی این پرونده می گوید: "اگر هیات رییسه مجلس از ادامه کار ما جلوگیری نمی‌کرد، می‌توانستیم بیش از سه هزار میلیارد تومان اسناد و مدارک تخلف در این شرکتها را اثبات کنیم."
همزمان، محمود احمدی بیغش، از فرماندهان سپاه پاسداران که به عضویت مجلس آخوندها گمارده شده و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس است، خبر می دهد که 10 نفر از نمایندگان در اختلاس سه هزار میلیارد تومانی بانک صادرات دست داشته اند. او به "خبرگزاری آریا" می گوید: "جای هیچ شک و شبه ای در دخیل بودن برخی از نمایندگان در مساله اختلاس نیست و آقای اژه ای هم این مساله را تایید کردند و اعلام کردند چند تن از این نماینده ها در این اختلاس نقش داشته اند و بازجویی هم از آنها شده است."
این افشاگری درحالی اتفاق می افتد که علاء الدین بروجردی، جزو متهمان این اختلاس، بیغش را به دروغگویی متهم کرده بود. بنابر گزارشات، علاء‌الدین بروجردی٬ ارسلان فتحی‌پور٬ محمد دهقان٬ جبار کوچکی‌نژاد و صمد مرعشی، تعدادی از نمایندگان درگیر در اختلاس نجومی بانک صادرات هستند.
درحالی که هر روز گوشه ای از دزدی و اختلاس پایوران رژیم ولایت فقیه برملا می شود، هشت هزار معلم بازنشسته، بدون حقوق و دستمزد مانده اند. صندوق بازنشستگی را دزدان حکومتی غارت کرده اند و وزارت آموزش و پرورش دولت احمدی نژاد، حقوق سی هزار معلم بازنشسته را نمی پردازد. تاوان غارت و دزدی پایوران بی شرافت رژیم ولایت فقیه را باید معلمان شریفی بپردازند که سالیان درازی برای آموزش فرزندان میهن رنج برده و تلاش کرده اند.
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2406

۱۳۹۰ آبان ۲۶, پنجشنبه

پیام قطعنامه بی خاصیت آژانس، ناکارآمدی دیپلماسی است-جعفر پویه


جعفر پویه
اجلاس دو روزه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در ژنو، نخستین روز خود را پشت سر گذاشت. یوکیا آمانو، دبیر کل آژانس در نطق افتتاحیه خود که صریح تر از همیشه بود گفت: "اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که ایران روی فعالیتهای مرتبط با تولید جنگ افزار اتمی کار کرده است."
آمانو در این سخنرانی تاکید کرد: "پیشگیری از تکثیر تسلیحات اتمی یکی از اولویتهای اصلی آژانس بین المللی انرژی اتمی است. ما در سه سال گذشته، اطلاعات بیشتری دریافت کرده ایم که تصویر کامل تری از برنامه اتمی ایران ارایه می کند و نگرانیهای ما را درباره ابعاد احتمالی نظامی آن افزایش می دهد."
برخلاف گفته های صریح دبیرکل آژانس و گزارش مفصل او به کشورهای عضو، اما شورای حکام با صدور یک قطعنامه بی بو و خاصیت در این مورد به توافق رسید. در پیش نویس این قطعنامه حتا ضرب العجل سه ماهه به رژیم برای پاسخگویی به سووالات آژانس حذف شده و تنها در آن از آمانو، مدیرکل آژانس، خواسته شده که اعضا را در جریان پیشرفت پرونده اتمی ایران قرار دهد.
این در حالی است که آمانو می گوید در دوم نوامبر در نامه ای به فریدون عباسی، رییس سازمان انرژی اتمی رژیم، از او خواسته است تا با اعزام هیاتی از کارشناسان بلند پایه آژانس به ایران موافقت کند و در روز گذشته نیز از رژیم خواست که "بدون درنگ به هیات بلند پایه آژانس اجازه ورود بدهد و اطلاعات مورد درخواست درباره ابعاد احتمالی نظامی برنامه اتمی اش را ارایه کند".
به نظر می رسد دو کشور چین و روسیه همچنان با کارت این بحران مشغول بازی هستند و منافع اقتصادی خود را که در زد و بند با رژیم ولایت فقیه از غارت ثروت ملی مردم ایران به دست می آورند، بر امنیت منطقه و جهان ترجیح می دهند. فشار روسیه و چین در نشست دو روزه شورای حکام و تاثیر گذاری اختلاف 5+1 بر روند تصمیم گیری در این مورد باعث می شود تا رژیم ولایت فقیه برای تکمیل پروژه بمب اتمی خود وقت خریده و تلاش خود برای نهایی کردن آن را ادامه دهد.
قطعنامه بی خاصیت شورای حکام آژانس نشان از ناکارآمدی دیپلماسی برای حل و فصل این معضل بین المللی دارد. پیام بدی که این روند به مردم می فرستد، این است که در صورت حل نشدن این معضل با گفتگو و فشار تحریم، گزینه جنگ ناگزیر خواهد بود؛ بلایی که چین و روسیه و بعضی از کشورهای اروپایی به دلیل منافع اقتصادی خود بر سر مردم ایران و منطقه خواهند آورد.
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2405

۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

پیش نویس قطعنامه در محکومیت تروریسم حکومتی رژیم ولایت فقیه در سازمان ملل-جعفر پویه


جعفر پویه
روز گذشته (چهارشنبه) متن پیش نویس قطعنامه ای از طرف آمریکا و عربستان سعودی در محکومیت توطیه ترور سفیر عربستان در دبیرخانه سازمان ملل ثبت و برای بررسی و تصویب بین اعضا توزیع شد.
خبرگزاریها گزارش می کنند، در متن پیش نویس این قطعنامه که توسط هیات نمایندگی عربستان سعودی تهیه شده و در اختیار اعضای مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفته، "توطیه ترور سفیر کشور عربستان سعودی در ایالات متحده و تروریسم در تمامی اشکال و انواع آن تقبیح و اقدامات خشونت آمیز علیه نمایندگیهای سیاسی و کنسولی به شدت محکوم شده است".
هرچند این پیش نویس رژیم ایران را مسوول طرح ترور معرفی نمی کند و خواستار محکومیت آن نمی شود، اما در آن از جمهوری اسلامی خواسته شده تا "به تمامی تعهدات خود طبق قوانین بین المللی عمل کند، و در زمینه برخورد قضایی با کسانی که در برنامه ریزی، حمایت، سازماندهی و تلاش در اجرای توطیه ترور سفیر سعودی در آمریکا مشارکت داشته اند، با دولتهای ذیربط همکاری نشان دهد".
یک روز قبل از تسلیم این پیش نویس به دبیرخانه سازمان ملل متحد، محمد خزاعی، نماینده دایمی جمهوری اسلامی در سازمان ملل، در نامه ای به دبیرکل این نهاد نسبت به آنچه "تبعات این پیش نویس" خواند هشدار داد و خواهان جلوگیری از ثبت آن در دبیرخانه سازمان ملل شد. خزاعی در نامه خود این پیش نویس را "در نوع خود بی سابقه و بدعتی خطرناک" خوانده و تصویب آنرا "باعث هتک حیثیت سازمان ملل" می نامد.
در حالی که رد پای رژیم جمهوری اسلامی در بسیاری از ترورهای خارج کشور وجود دارد و محکومیت آن در دادگاه معروف به "میکونوس" از یادها نرفته، پرونده انفجار مرکز یهودیان آرژانتین هنوز روی میز قرار دارد و... اما محمد خزاعی با بی شرمی در نامه خود می نویسد "جمهوری اسلامی همواره با هرگونه اقدام تروریستی، چه دولتی و چه غیر آن، مخالف بوده" و با به رخ کشیدن "کنوانسیون بین المللی جلوگیری و مجازات اقدامات جنایی علیه افراد برخوردار از مصونیت بین المللی از جمله اعضای هیاتهای دیپلماتیک" و ادعای پایبندی به آن، از کشورهای ارایه کننده قطعنامه خواسته که "به تعهدات خود در قبال این کنوانسیون عمل نموده و به آن پایبند باشند".
در ادامه خزاعی به دولت آمریکا حمله کرده و می نویسد: "آمریکا با ارایه پیش‌نویس قطعنامه‌ای که صرفاً بر مبنای ادعاهای نادرست علیه یک عضو دیگر سازمان ملل متحد شکل گرفته، هیچ هدفی جز پیشبرد سیاستهای کوتاه بینانه خود از طریق استفاده ابزاری از مجمع عمومی این سازمان ندارد."
علی خامنه ای، رهبر و ولی فقیه رژیم در واکنش به دستگیری تروریست صادراتی رژیم و افشای دست داشتن و برنامه ریزی واحد قدس سپاه برای ترور سفیر عربستان سعودی، با فرار به جلو ادعا کرده است که بیش از صد سند غیر قابل خدشه از نقش آمریکا در هدایت ترورها و تروریستها در ایران و منطقه دارد "که با ارایه آنها "آبروی آمریکا و مدعیان حقوق بشر را خواهد برد".
اما پس از این هیاهوها، نه تنها رژیم جمهوری اسلامی تلاشی برای عادی سازی روابط خود با عربستان نکرده، بلکه هرگونه همکاری برای روشن شده زوایای پنهان این عمل را نیز رد کرده است. به همین علت عربستان سعودی با تسلیم این پیش نویس به سازمان ملل و محکومیت غیر مستقیم رژیم ولی فقیه، سعی دارد تا در مقابل تروریسم حکومتی رژیم از خود واکنش نشان دهد.
هرچند این قطعنامه لازم الاجرا نیست و پیامد فوری برای رژیم جمهوری اسلامی ندارد و مقامات و پایوران رژیم میز بارها قطعنامه های سازمان ملل را "کاغذ پاره" خوانده اند، معلوم نیست فرار به جلوی محمد خزاعی را باید چگونه توضیح داد؟
اگر چه رژیم جمهوری اسلامی سعی می کند تا با بحران آفرینی و بهره برداری از بحرانهای دیگر، تبعات بحران قبلی را لاپوشانی کند و یا از آن بگریزد، اما عزم جزم عربستان سعودی در تهیه پیش نویس این قطعنامه نشان می دهد که رژیم ولایت فقیه موفق نشده است از پیامدهای لو رفتن عملیات تروریستی واحد قدس سپاه بگریزد و پرونده آنرا زیر سر و صدای بحرانهای دیگر دفن کند.
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2404

۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

جان کارگران برای حکومت ارزش ندارد -زینت میرهاشمی


زینت میرهاشمی
افزایش آمارِ خسرانهای انسانی در عرصه های گوناگون نشانه پیشرفت به روش دیکتاتوری ولایت فقیهی است. افزایش بی کاری، فقر، فحشا، بی خانمانی و ....دستاورد مستقیم رژیمی است که بی عدالتی را تولید و بازتولید می کند. افزایش 18.8 درصدی مرگ ناشی از حوادث کار، افزایش بی عدالتی و بی ارزش بودن جان کارگران در جمهوری اسلامی را نشان می دهد.
در میان آمار مرگ و میر ناشی از حوادث که روز دوشنبه 23 آبان از طرف سازمان پزشکی قانونی اعلام شد، 778 نفر فقط در شش ماهه اول سال جان خود را در حوادث کار از دست داده اند که این رقم نسبت به 6 ماهه سال گذشته، با رشد 18.8 درصد روبرو بوده است.
باید توجه کرد که این آمار مربوط به کارگران و مزدبگیرانی می شود که قرارداد رسمی کار و بیمه دارند. اگر مرگ ناشی از حوادث کار مربوط به کارگرانی که بیمه کار ندارند و کارگران کارگاههایی که شامل قرارداد کار نمی شوند را اضافه کنیم، این رقم بسیار بیشتر از رقم اعلام شده این نهاد دولتی می شود.
در شرایطی که تولید و صنعت در برابر سیستم دلالی و تجاری حکومت هر چه بیشتر رو به عقب می رود تا جایی که به تعطیلی و رکود کشیده شده است، طبیعی است که حفظ نیروی کار و رعایت حقوق کار، برای صاحبان سرمایه ارزشی ندارد. عمر ناپایدار شرکتهای تولیدی و محیطهای کار بستگی به تصمیم آقازاده ها، رانت خواران و وابستگان حکومتی دارد. بر همین منظر افزایش مرگ ناشی از حوادث کار که بدون شک در میان فقیر ترین قشر کارگران و مزدبگیران روی می دهد، نشانه افزایش بی عدالتی است. 

۱۳۹۰ آبان ۲۲, یکشنبه

تغییر نقشها زیر خیمه نظام، خراج ستان، باج ده می شود-منصور امان




23 آبان 
تغییر نقشها زیر خیمه نظام، خراج ستان، باج ده می شود
منصور امان
در همان حال که آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، عرق ریزان مشغول پُر کردن چاله های داخلی به وسیله برپا ساختن معرکه ی خارجی و زنجیر پاره کنی لفظی برای طرفهای مربوطه است، بُحران در دستگاه قُدرت او به گونه توقُف ناپذیری در حال پیشروی است و اینک اندرونی ولی فقیه و ستاد آقازاده مُجتبی در آن را نیز به اشغال خود درآورده است.

آقای حُسین فدایی، نماینده اصولگرای مجلس و سرکرده یک محفل نظامی - امنیتی به نام "جمعیت ایثارگران" که سرنخ آن را آقازاده مُجتبی خامنه ای در دست دارد، برای تکذیب اتهام مُشارکت اربابانش در دُزدی سه هزار میلیاردی به پُشت تریبون علنی فرستاده شد.

خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به "فارس" روز شنبه 21 آبان خبر داد که آقای فدایی در جریان نشست مُشترک تشکُل مزبور و نیز یک محفل اختراعی مُشابه دیگر به نام "جمعیت رهپویان"، "نسبتهایی که به حُجت الاسلام والمُسلمین مُجتبی خامنه ای می دهند" را "صد درصد تکذیب" کرد و سوگند خورد: "با قاطعیت می توان گفت، یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبری و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است."

واکُنش نادر بیت آقای خامنه ای به اتهاماتی که مُتوجه او یا نزدیکان اش می شود، می تواند نشانه ای از فشار ایجاد شده در پی افشای فساد مالی در بالاترین سطحهای "نظام" در جریان درگیریهای داخلی آن و از زبان پایوران بُلندپایه حُکومت باشد. این امر حساسیت اجتماعی به مُناسبات ناسالم در حُکومت و سوواستفاده از قُدرت توسط اعضا و وابستگان آن را تا به آنجا افزایش داده که ادامه سیاست نشنیده گرفتن و سُکوت با هدف دامن نزدن به موضوع اتهام را برای آقای خامنه ای و خانواده غیرمُمکن و هزینه آن را بسیار گران ساخته است.

ماموریت آقای فدایی همچنین نشان می دهد که رهبر باند ولایت نه تنها توانایی جلوگیری از "کش دادن" درگیریهای خانمان برانداز را ندارد، بلکه اُتوریته او حتی برای دور نگه داشتن دست رُقبا از گریبان خود و آقازاده اش نیز کفاف نمی دهد. هر گاه وی قادر می بود با تهدید یا رشوه، مُدعیان را قانع کند که اسنادی که علیه "رهبر" در اختیار دارند را رشته و خمیر کنند، نیازی به آوردن نزاع به محکمه عُمومی و رد علنی آن نیز پیدا نمی کرد.

"مقام عُظمی" دیگر خط قرمز طبیعی ندارد. او برای حفظ حریم اش باید به حریفان باج سبیل بپردازد، همچنانکه ناچار گردیده به ادامه ریاست جمهوری پادوی یاغی اش بر منصب ریاست جمهوری و وزیر فاسد بر کُرسی وزارت اقتصاد تن بدهد و از جیب برای آنها هزینه کند.
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2401

۱۳۹۰ آبان ۲۱, شنبه

جاخالی مُحمد جواد لاریجانی از مُقابل اتهام زمین خواری -منصور امان


منصور امان
آقای مُحمد جواد لاریجانی به شیوه همیشگی خود از مُقابل تازه ترین اتهامهایی که با موضوع زمین خواری مُتوجه وی شده، جاخالی داده است. این بار، باند مغلوب - و به این اعتبار، به سادگی در دسترس - "اصلاح طلب" نیست که وی تلاش کرده در گردوخاک به پا شده از حمله و گلاویز شدن با آن، پنهان شود؛ مُعاون اُمور بین الملل قُوه قضاییه، اکنون مساله حُقوق بشر را به عُنوان بلاگردان خود انتخاب کرده است.

آقای لاریجانی در نخُستین سُخنان علنی خود پس از افشاگری جنجالی آقای احمدی نژاد، گُماشته ولی فقیه بر منصب ریاست جمهوری علیه او، به شورای حُقوق بشر سازمان مل حمله ور گردیده و مُخالفت "نظام" با سفر گُزارشگر ویژه را یادآور شده است. وی بدون آنکه به اتهام ایراد شده از سوی آقای احمدی نژاد مبنی بر تصرُف 700 هکتار زمین مرغوب در اطراف تهران اشاره کند، تاکید کرده است: "امروز جنگ غرب در موضوع حُقوق بشر با شریعت اسلامی است."

آقای مُحمد جواد لاریجانی که یکی از شُغلهای او - افزوده بر مُعاونت برادرش، آیت الله صادق لاریجانی - دبیری "ستاد حُقوق بشر ایران" است، به مُوازات پراکنده شدن اسرار کسب و کار خُصوصی اش در مقیاس گُسترده، بر تداوُم سیاست سرکوب شهروندان و پایمالی حُقوق آنها از جانب "نظام" سوگند خورده و توضیح داده است: "سُست کردن نظام اسلامی و ایجاد فضای منفی علیه ایران از جُمله محورهایی است که در قالب حُقوق بشر مطرح می کنند."

در حالی که آقای لاریجانی ناچار است برای ایراد این سُخنان با داغ ننگی که رییس دولت بر پیشانی اش چسبانده در انظار عُمومی ظاهر شود، اصرار به پرسه زدن در کوچه علی چپ و طفره روی از طرح موضوع اصلی، وزنه مُستند بودن پرده دریهای آقای احمدی نژاد را سنگین تر می کند.

اگرچه برادران وی، آقایان علی و صادق لاریجانی با برآشُفتگی و پرخاش به افشاگریهای سُخنگوی فراکسیون نظامی - امنیتی دولت واکُنش داده اند و با "لات سیاسی" خواندن وی خواستار شده اند که دهان اش را ببندد، اما با توجه به اتهاماتی که خود آنها با آن روبرو هستند، دُشوار به نظر می رسد که این موضعگیری بیشتر اخلاقی و کمتر حُقوقی، چنان عوایدی داشته باشد که اخوی "دبیر حُقوق بشر" را هم شامل شود.

با این همه، در سُخنان آقای مُحمد جواد لاریجانی یک توضیح روشن هم وجود دارد و آن علت دُشمنی او و همگنانش با "حُقوق بشر" و حُقوق شهروندان است. او بدون حاشیه روی ایدیولوژیک و چانه گرم کنی در باره "شریعت اسلامی" و جُز آن، مادی ترین دلیل لگدمال کردن حُقوق مردُم و بستن و کُشتن آنها را بازگو کرده است. آقای لاریجانی از آزادی خود در قلمرو 700 هکتاری اش، از رهایی از قید پاسُخگویی و ارایه حساب و کتاب و از قُدرت دفع شر مردُم رعیت، نامحرم و مُعترض دفاع می کند.

۱۳۹۰ آبان ۲۰, جمعه

افزایش نرخ پدرخواندگی پس از گُزارش آژانس


منصور امان
با یک کادوی گرانبها، حاکمان ایران به دلجویی از روسیه و تشویق آن به ادامه ایفای نقش پدرخواندگی آنها در سطح بین المللی شتافته اند. افشای ابعاد نظامی ماجراجویی اتُمی جمهوری اسلامی، نه تنها این گام مُشخص، بلکه اتکای بیشتر مُلایان به این کارپرداز طمعکار و اعتماد ناپذیر را در مجموع اجتناب ناپذیر کرده است.

در پی سفر یک مقام امنیتی جمهوری اسلامی به مُسکو و در گرماگرم بحث پیرامون هدف و چگونگی برنامه هسته ای مُلاها، رییس آژانس انرژی اتُمی روسیه فاش کرد که از میهمان خود پیشنهاد بستن قراردادی به ارزش 40 میلیارد دُلار را برای ساخت نیروگاه های اتُمی جدید دریافت کرده است. آقای کرینکو ثبت کرد: "ما این پیشنهاد را بررسی می‌کنیم."

مُعاون شورای امنیت ملی مُلاها صُبح سه شنبه 17 آبان، ساعاتی پیش از انتشار گُزارش آژانس بین المللی انرژی اتُمی، عازم روسیه شده بود. منابع حُکومتی هدف از سفر آقای علی باقری را "رایزنی" و گُفت وگو در باره "فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران و مواضع آژانس بین المللی انرژی اتُمی" اعلام کرده بودند.

ارزیابی آژانس از ماهیت نظامی پروژه هسته ای رژیم ولایت فقیه، نه فقط حاکمان ایران را در تنگنای بیشتری قرار داده، بلکه یک سیلی پر سر و صدا به بناگوش پدرخوانده های روسی و چینی آن نیز به حساب می آید. این دو کشور سالهاست که به جامعه بین المللی و شُرکای خود در شورای امنیت سازمان ملل اطمینان می دهند که برنامه اتُمی رژیم تحت اُلحمایه شان صُلح آمیز بوده و بر پایه اهداف غیرنظامی سازمان یافته است.

تلاشهای مُستمر پکن و مُسکو در آژانس بین المللی انرژی اتُمی، شورای امنیت و نهادهای بین کشوری دیگر برای کوچک نشان دادن ابعاد فعالیتهای مشکوک مُلاها، اینک آنها را در موقعیتی ناخوشایند با آثار سیاسی پیش بینی ناپذیر قرار داده است.

ناخُرسندی از رانده شدن به این کُنج را به ویژه از نخُستین واکُنش رسمی روسیه پس از انتشار گُزارش آژانس می توان دریافت که مضمون اصلی آن را اعتراض به "افشای محتوای گُزارش برای محافل گسترده اجتماعی" و ابراز "دلسردی و شگفتی" از این امر تشکیل می داد.

برای هر سه طرف زیان دیده از حرکت آژانس روشن است که هزینه سیاست پیشین به گونه کمی و کیفی افزایش یافته است. مفهوم عملی تحوُل مزبور برای چین و روسیه اجبار به انعطاف بیشتر در مُقابل شُرکای بین المللی خود از یک سو و جُبران کوتاه مُدت مافات از طریق گران کردن نرخ خدمات به مُلاها از سوی دیگر است.

آقای باقری در مُسکو آمادگی رووسای خود برای پرداخت تام و تمام غرامت و شانه دادن زیر نرخ تازه پدرخواندگی را اعلام کرده است.