۱۳۹۵ فروردین ۲۶, پنجشنبه



آدینه 27 فروردین 
شیادی توام با تعارف روحانی در استانبول
زینت میرهاشمی

سخن پراکنی حسن روحانی در سیزدهمین نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در استانبول و راهکارهای ارائه شده از طرف وی برای حل «اختلاف کشورهای مسلمان و رسیدن به وحدت» دو خصلت دارد. خصلت او برخورد شیادانه اوست و دوم تعارف به همسایه ها بر سر انجام کاری که خود به آن عمل نمی کند.

سازمان همکاری اسلامی 57 عضو دارد. در کنفرانس فعلی این نهاد دولتی، عده ای از سران کشورها دور هم جمع شدند که برای پایان دادن به جنگهای ارتجاعی مذهبی راه حل پیدا کنند. تولید کنندگان اختلافها و سرکوب کنندکان مردم کشور از یک طرف رژیم ولایت فقیه و در طرف مقابل ترکیه و عربستان با شعار «اتحاد و همبستگی برای صلح و عدالت» به دنبال راهکار هستند.
حسن روحانی نماینده نظامی است که در تمامی دوران حیات ننگین آن با اتکا به دیکتاتوری مذهبی، اقلیتهای دینی و مسلمانان مخالف دین حاکم را به شدت سرکوب کرده و به اشکال مختلف به اختلاف دینی دامن زده است.
چوبه های دار در سیاهچالهای جمهوری اسلامی با خون بسیاری از مسلمان و اقلیتهای دینی همچون بهاییها و سنیها و یا شیعیانی که قدرت حاکم را به چالش کشیدند، رنگین شده است. اقلیتهای دینی اجازه برپایی آزادانه مراسم مذهبی خود را ندارند. هم اکنون بسیاری از دینداران فقط به جرم اندیشیدن به گونه ای دیگر در زندان هستند. بر همین منظر رژیم ولایت فقیه به دلیل نقض حقوق بشر و حقوق اقلیتهای دینی از طرف نهادهای بین المللی حقوق بشری مورد محکومیت قرار می گیرد.
روحانی از سران کشورهای شرکت کننده خواستار «اولویت گفتگو و اتخاذ راه حلهای دیپلماتیک» شد. بهتر است حسن روحانی راه حلهایی که برای حل اختلاف مسلمانان و برای صلح در منطقه داده است را اول از ایران شروع کند. به جای سرکوب و داغ و درفش، دیپلماسی و گفتگو را پیش ببرد. سلاح، موشک و پاسدار به کشورهای همسایه برای تولید بحران و دامن زدن به جنگهای فرقه ای نفرستد. درهای زندانها را باز کند و جلوی «تعصب و خشونت ورزی» که وی به آن به عنوان معضل در جهان اسلام تاکید می کند، بگیرد.
از همه اینها بگذریم؛ همان طور که حرفهای حسن روحانی در این اجلاس تعارف است، برآدره شدن این خواسته ها از طرف نماینده رژیم بنیادگرای اسلامی در حد شوخی می ماند.
http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=4017

۱۳۹۴ تیر ۱۶, سه‌شنبه

تنها زاویه علنی سفر آمانو به ایران



چهارشنبه 17 تیر 
تنها زاویه علنی سفر آمانو به ایران
منصور امان
ابعاد تنگنای هسته ای که رژیم جمهوری اسلامی در آن گرفتار شده را از اینجا می توان مُحاسبه کرد که حتی برای چند روز نیز قادر به حفظ مواضعی که در آنها سنگر می گیرد، نیست.

هنوز دو هفته از حمله شدید رهبر جمهوری اسلامی به آژانس بین المللی انرژی اتُمی و مُخالفت قاطع با مشروط شدن تعلیق تحریمها به راستی آزمایی تعهُدات "نظام" توسُط آن نگذشته است که کارگُزاران وی با این نهاد در باره چگونگی اجرای شرط مزبور به مُذاکره نشسته اند.

آقای خامنه ای در ابتدای ماه جاری (2 تیر) ضمن اعلام موضع یاد شده، با هدف توجیه و مُستحکم کردن آن تاکید کرد به آژانس "بدبین" است و افزون بر آن، نهاد مزبور "تحت تاثیر قُدرتها است، مُستقل نیست و عادل هم نیست".

9 روز بعد، زمانی که کارگُزاران آقای خامنه ای به استقبال دبیرکُل آژانس می شتافتند، از این جبهه گیری سخت و فشُرده حتی نشانی نیز بر جای نمانده بود. ناسزاگو لب فرو بسته و شرمسارانه برای آقای آمانو دعوت نامه رسمی ارسال داشته بود.

چنین می نماید سُخنان تازه ای که "نظام" برای گفتن در باره شرط راستی آزمایی و ماهیت آژانس داشت، چندان برای آقای آمانو اعتنا پذیر بوده که وی با فاصله کوتاهی پس از بازگشت، لازم دید که پایوران و بازرسان آژانس را برای نقد کردن آن به تهران بفرستد.

ناگفته پیداست که این چرخش صد وهشتاد درجه ای را نمی توان به مفهوم تغییر رویکرد فریبکارانه و پنهان گرانه حُکومت پیرامون پروژه هسته ای خویش انگاشت. این امر فقط نشان می دهد که آقای خامنه ای با "قطار بی دنده و تُرمُز" پیشین حتی یک میلی متر هم نمی تواند جلو برود. این یافته، شامل "خط قرمزهای" ابداعی وی نیز که روی همین ریل سوار است، می شود.

همچون سایر بخشهای مُذاکرات هسته ای که به دور از چشم مردُم ایران و دیگر مردُمان جامعه جهانی جریان دارد، از جُزییات توافُقها بین "نظام" و آژانس نیز اطلاعی در دست نیست. با این حال سفر آقای آمانو به ایران و تحولات مربوط به آن دارای یک زاویه علنی هم هست و آن پیامی است که ارسال می کند و حکایت از آن دارد که حاکمان جمهوری اسلامی خود را به چنان گوشه مفلوکانه ای رانده اند که در اصل در موقعیتی نیستند که بتوانند برای طرف حسابهای خارجی شان شرط بگذارند و خط قرمز تعیین کنند.

در این راستا، با همان غلظت و حرارتی که آقای خامنه ای به وسوسه عادت کُهنه اش گرفتار می شود، به همان شدت نیز بی اعتبار تر و ژستهایش ریشخند آمیز تر می شود.

۱۳۹۴ تیر ۱۵, دوشنبه

شعار «زندگی بهتر با رفع تحریمها» یک فریب است



سه شنبه 16 تیر 
شعار «زندگی بهتر با رفع تحریمها» یک فریب است
زینت میرهاشمی
حسن روحانی در سخن پراکنی اش در دوشنبه شب 15 تیر، در توجیه بی ثَمر بودن کلید مشکل گشایش، به دادن شعار و طرح مفاهیم کلی به منظور فریب مردم و برای حفظ نظام بسنده کرد. حسن روحانی در استفاده از کلمات کلی شاهکار آفرید و مدعی شد که در «جامعه ای که بین فقیر و غنی فاصله زیاد باشد»، «در آن جامعه عدالت وجود ندارد.». معلوم نیست منظور از این حرف چیست؟ در جمهوری اسلامی عدالت را باید کجا جُست؟
اما نکته مهم سخن پراکنی او در پیوند دادن تحریمها با فقر، بیخانمانی و بیکاری موجود است. او طوری وانمود می کند که گویا همه نابسامانیها در ایران زیر سِیطَره ولایت فقیه با تحریمها آغاز شده و با پایان تحریمها، رونق و شکوفایی در اقتصاد و عدالت در جامعه برقرار خواهد شد.

روحانی مثل همه همقطاران اش به اصل موضوع نمی پردازد. به چرایی تحریمها پاسخ نمی دهد و در مورد تعطیلی مهمترین واحدهای تولیدی، منجمله واحدهای صنعت نساجی و تعطیل شدن بیش از 70 درصد از واحدهای تولیدی سکوت می کند. او حرفی در مورد بحران اقتصادی که در دوران اوج درآمدهای نفتی و قبل از تحریمها به وجود آمده هم حرفی نمی زند. او در مورد خصوصی سازیها که به فرمان ولی فقیه اجرا شد و اقتصاد شبه دولتی و رانتی را گسترش داد هم حرفی نمی زند و معلوم نمی کند که این بحرانها چه ربطی به تحریمها دارد؟
شعارهای روحانی در دفاع از برنامه های دولت اش برای کاهش رکود و تورم و بهتر کردن اوضاع اقتصادی یک فریب است. زیرا در فراسوی بودن یا نبودن تحریمها، بودجه سال 94 مانند بودجه های قبلی، توسعه فقر، افزایش فاصله طبقاتی، عمیق کردن فاصله فقر و ثروت را برای مردم تولید می کند. نگاهی به آمار افزایش بودجه نظامی نسبت به بودجه درمان، آموزش و بهداشت، دستپخت حسن روحانی و پوچی وعده های فریب کارانه او را بر ملا می سازد. هزینه های انجام عملیات تروریستی و آشوب گرایانه در منطقه در بودجه سال جاری با نام نهادهای مختلف به تصویب مجلس رسیده است. پس روشن است که برداشتن تحریمها و بازگشت پول نقت و گاز به خزانه دولت، نه برای توسعه عدالت بلکه برای توسعه نظامیگری بیشتر جهت جبران اثرات نوشیدن جام زهر مصرف خواهد شد. 

۱۳۹۴ تیر ۱۴, یکشنبه

دفاع خامنه ای از اختلاس علمی احمدی نژاد


یکشنبه 14 تیر 1394 
دفاع خامنه ای از اختلاس علمی احمدی نژاد
زینت میرهاشمی
استفاده اقوام، آقازاده ها و نزدیکان احمدی نژاد از بورسیه، با استیضاح وزیر علوم دولت روحانی بیشتر افشا شد. این بورسیه بگیران که بدون داشتن صلاحیت علمی صاحب مدرک شده اند، گوشه ای از فساد حکومت در بخش آموزش عالی را نشان می دهد. در تابش اندکی نور به تاریکخانه اسرار رژیم ملاها، لیست 539 تن که مدرکهای قلابی شان را با استفاده از بورسیه های غیر قانونی گرفته اند برملا شد.
حفظ اسامی این بورسیه بگیران غیر قانونی در پس ژست بِگَم بِگَم همچنان پنهان و از اسرار نظام محسوب می شود و همه پایوران رژیم به حفظ این اَسرار پایبند هستند.
خامنه ای در سخن پراکنی خود در روز شنبه 13 تیر ماجرای افشا شدن بورسیه های غیر قانونی را «یکی از مصداقهای سیاست بازی در دانشگاهها» و از «غلط ترین کارهای چند سال اخیر» شِمرد.
خامنه ای که در تمامی دوران صدارت گُماشته اش (احمدی نژاد) تمام قد از وی دفاع کرد، اینک در برابر افشای گوشه هایی از بخور بخورها، چپاولها و فسادهایی که در دوران احمدی نژاد انجام شده، سکوت پیشه کرده است. بر همین منظر وی ضمن دفاع از «فساد علمی» دوره احمدی نژاد به کسانی که این موضوع را افشا کرده اند انتقاد کرده که چرا این ماجرا را علنی کرده اند. 

۱۳۹۴ خرداد ۳۰, شنبه

تجاوز گروهی به کودکان کار و تجاوز به عنوان ابزار شکنجه



یکشنبه 31 خرداد 
تجاوز گروهی به کودکان کار و تجاوز به عنوان ابزار شکنجه
زینت میرهاشمی
خبر تجاوز گروهی به یک دختر 11 ساله در تهران، موجی از خشم و ناباوری را برانگیخت. این تجاوز وحشیانه به یک کودک کار حتی برخی از پایوران رژیم را هم به موضع گیری کشانید. اینگونه رویدادها که در شمار آسیبهای اجتماعی به طور ویژه زنان را مورد تهدید قرار می دهد، اگر چه می تواند در چار گوشه جهان اتفاق بیفتد، اما وقوع آن در ایران ویژگیهایی دارد که قابل تامل است.
به دنبال پخش این خبر، رئیس مرکز تحقیقات ایدز، اعلام کرد که بیشترین راه ابتلا کودکان کار و خیابان به ایدز از طریق تجاوز جنسی است. وی در گفتگو با ایلنا گفت؛ آزمایش بیماری ایدز در میان کودکان کار ما بین سن 10 تا 18 ساله، 4 تا 5 درصد مثبت بوده است.

پدیده گستردگی کودکان کار در شهرهای بزرگ و به ویژه تهران خود حکایتی دردناک و نشان دهنده فقر و تنگدستی مردم است. از سویی دیگر عدم حفاظت از این کودکان، نبودن تامینهای اجتماعی برای کودکان زیر 18 سال و نبود تحصیل اجباری و .... کودکان کار را تبدیل به نیروی کار رسمی کرده و رژیم ولایت فقیه به جای از بین بردن این پدیده، استثمار کودکان را نهادینه کرده است. تجاوز به زنان در هر شکلی محکوم است و باید از گسترش این گونه جنایتها جلوگیری شود. اما وقتی ماموران ولی فقیه در زندانها از تجاوز به عنوان ابزار شکنجه در مورد زنان استفاده می کنند، وقتی شکنجه گران، زنان زندانی را به عنوان ملکی که تصرف کرده به آنان تجاوز می کنند، وقتی دختران خردسال و باکره با حکم خمینی و جلادان قبل از اعدام به زور به عقد پاسداران وحشی و تجاوز گر در می آیند، طبیعی است که چنین تجاوزاتی با سکوت حکومت همراه باشد.

مولاوردی، معاون امور زنان دولت روحانی که خود یک زن است در اعتراض به این که چرا سرانجام زنان به ورزشگاه راه نیافتند به موضوع تجاوز گروهی اشاره می کند. وی می گوید: «چرا باید تمام بار اسلامیت نظام بر دوش زنان گذاشته شود». وی که به عنوان یک زن در رکاب نظام ضد زن فعالیت می کند به خوبی می داند که قوانین جمهوری اسلامی تبعیض بر زنان را نهادینه کرده و اسلام بنیادگرای ولایت فقیه برابری زنان با مردان را با نابودی نظام یکی می داند. 

۱۳۹۴ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

شکست رویای اردوغان برای احیای امپراطوری عثمانی



سه شنبه 19 خرداد 
شکست رویای اردوغان برای احیای امپراطوری عثمانی
زینت میرهاشمی
برآمد انتخابات پارلمانی ترکیه در روز یکشنبه 17 خرداد و راهیابی حزب دموکراتیک خلفها به پارلمان (حداقل 80 کرسی)  رویدادی شگف انگیر و تحولی مثبت به سود صلح و نیروهای مترقی در ترکیه و منطقه خواهد بود. مردم ترکیه با ضربه به قدرقدرتی اردوغان، رویاهای اردوغان برای تغییر فانون اساسی و حرکت به سمت احیای امپراطوری عثمانی از طریق تبدیل نظام پارلمانی به نظام ریاستی را خنثی کردند.
اردوغان در دوران صدارت اش، جنبش جوانان، نیروهای مترقی چپ و جنبش کردها را به طور فعال سرکوب می کرد. وی برای قطعی کردن تصمیات اقتدارگرایانه خود برای کسب اکثریت پارلمان خیز برداشته بود. خروجی صندوقهای رای خط بطلان بر نقشه اردوغان کشید.
اردوغان در یک نظام سکولار به قدرت رسید و درجهت رشد بنیادگرایی اسلامی و دیکتاتوری سیاسی حرکت کرد. ریزش اقتدار او و قدرت گیری حزب دموکراتیک خلقها که یک تشکل جبهه ای با گرایش چپ است، می تواند چشم اندازهای امید بخش تری را برای رشد نیروهای مترقی و صلح طلب به وجود آورد.

نطرهای متفاوتی در مورد صعود راستگرایان افراطی همزمان با صعود چپها و کردها وجود دارد. بررسی این نظرها در اندازه فراسو نیست. اما نظری که رشد نیروهای چپ را خطری دانسته و رشد نیروهای راست را محصول رشد نیروهای چپ بداند نظریه ای ارتجاعی و چپ ستیز است که مانع ترقی و عدالت است.

به نظر می رسد این تحول که برخی از آن را زلزله سیاسی می نامند مورد استقبال دیکتاتوری ولایت فقیه قرار گرفته است. رژیم ایران فکر می کند این تحول به سود دیکتاتوری بشار اسد خواهد شد. اما مردم سوریه اشتباه بودن این ارزیابی را نشان خواهند داد و مرزهای رژیم ولایت فقیه با طوفان تحولات شگرف درهم شکسته خواهد شد.
روزنامه اعتماد با چاپ عکس بزرگ اردوغان نوشت: «برنده ناکام با آرزوهای ناتمام». قانون نوشت: «کاخ رویاهای سلطان اردوغان فرو ریخت». عصر ایرانیان نوشت:«ضربه سخت به بلندپروازیهای اردوغان». رسالت  نوشت:«اسلام سکولار در ترکیه آچمز شد». این تیترها از این جهت قابل توجه است که می تواند روزی در تیتر روزنامه ها نام خامنه ای جایگزین اردوغان شود.
با سهیم شدن در خوشحالی نیروهای مترقی ترکیه، امید است که این رویداد و صعود حزب خلقهای ترکیه «وسیله ای برای صلح و آزادی و دموکراسی در ترکیه شود» (جمله صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلقها». 

۱۳۹۴ خرداد ۱۶, شنبه

دست قاتلان از جوانان مهاباد کوتاه!



شنبه 16 خرداد 
دست قاتلان از جوانان مهاباد کوتاه!
لیلا جدیدی
هرگاه و در هرگوشه و کنار سرزمین ایران مردم جان به لب رسیده علیه تجاوز به حقوق، آزادی و کرامت انسانی خود دست به اعتراض می زنند، حکومت بدون درنگ و بی هیچ گونه بررسی، مقصر را شخص آسیب دیده و اعتراضات را "تحریک احزاب" و به "نیابت از سرویسهای بیگانه و اطلاعاتی خارجی" و از این قبیل نسبت می دهد. خودکشی فریناز خسروانی و اعتراضات مردم مهاباد نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. این بار از صندوق پرونده سازی رژیم عده ای "تروریست" وابسته به حزب دمکرات و کومله بیرون آمده است.

وزارت اطلاعات در بیانیه ای اعلام کرده است که "با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان اعضای یک تیم تروریستی که برای اقدامات خرابکارانه وارد ایران شده بودند دستگیر شدند".

این خبرسازی پس از آن صورت می گیرد که مقامات جمهوری اسلامی اعتراضات مردم مهاباد را به "کشورهای خارجی" و "عوامل برون مرزی" منتسب کردند.

جمهوری اسلامی به هر نیرنگ و دروغی پناه می برد، در حالی که به نظر می رسد راحت ترین کار، دستگیری مزدور تجاوزگر و مجازات عادلانه وی می باشد؛ یک برخورد طبیعی رایج در اکثر نقاط جهان.

حال پس از آنکه برای ماله کشی این جنایت، انواع اتهامات بیشرمانه را به این دختر جوان زدند، به پیگرد معترضان و پرونده سازی علیه آنها روی آورده اند.

آقای مصطفی هجری، دبیر اول حزب دمکرات کردستان ایران، ضمن رد اتهامات رژیم، پشتیبانی احزاب کرد را تایید کرده اما اعتراضات مهاباد را نتیجه "تجاوز به حقوق مردم و نه معلول تحریکات احزاب سیاسی" توصیف می کند. همچنین آقای عبدالله مهتدی، دبیر کل کومله کردستان ایران"، تظاهرات خشم آگین مردم مهاباد" را برخاسته از نارضایتی عمیق درون خود مردم دانسته و تاکید می کند که احزاب کرد در شهرهای کردستان بانفود هستند و در میان معترضان نیز وجود دارند. وی اعتراضات را عدالت خواهی مردم توصیف کرده که جریان او از آن حمایت کرده است.

تروریست سازی جمهوری اسلامی پس از دستگیری و بازداشت جوانان معترض در مهاباد اقدامی کاملا مزورانه و ناشیانه برای زهر چشم گرفتن از مردم و بیمه خود در برابر اعتراضهای آینده است. جمهوری اسلامی این بار نیز مانند همیشه به اثبات می رساند که مدافع عاملان هر جنایتی است که قربانیان آن را مردم تشکیل می دهند.