۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

اعتراض نمایندگان مجلس به فامیل سالاری احمدی نژاد - جعفر پویه


در ادامه کشاکش بین مجلس و دولت، 42 تن از نمایندگان مجلس آخوندی در اعتراض به انتصاب مهدی خورشیدی، داماد احمدی نژاد، به ریاست مووسسه استاندارد، به رییس دولت تذکر دادند.
فراسوی خبر ... آدینه 9 دی
اعتراض نمایندگان مجلس به فامیل سالاری احمدی نژاد
جعفر پویه
در ادامه کشاکش بین مجلس و دولت، 42 تن از نمایندگان مجلس آخوندی در اعتراض به انتصاب مهدی خورشیدی، داماد احمدی نژاد، به ریاست مووسسه استاندارد، به رییس دولت تذکر دادند.
احمدی نژاد که خود از منتقدین فامیل بازی در رژیم بود و بیشترین حمله را از همین زاویه به رفسنجانی و ناطق نوری وارد می کرد، حال خود دست همه سردمداران رژیم ولایت فقیه را از پشت بسته و بسیاری از بستگان و اعضای خانواده خود را در دولت بر مصدر کاری گمارده است. در تازه ترین این فامیل بازیها، احمدی نژاد، داماد جدید 30 ساله خود را که ریاست شورای مشاوران رییس جمهور را به عهده دارد، با حفظ سمت به ریاست مووسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران منصوب کرده است. به این دلیل جمعی از نمایندگان مجلس آخوندها طی تذکری از او خواستار لغو این حکم شده اند. 42 نماینده فوق در تذکر خود نوشته اند: "مووسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران از جمله تخصصی‌ترین سازمانهای دولتی است که برای فرایند تولید، تجارت، توزیع و مصرف طیف گسترده‌ای از کالاها و خدمات مقررات‌گذاری می‌کند و خود مسوول نظارت بر اجرای آن مقررات نیز هست. هیچ کس نمی‌پذیرد که مووسسه‌ای با بیان پیچیدگی فنی و علمی به جوان بی‌تجربه‌ای که پزشک عمومی است، سپرده شود؛ جوانی که تنها تجربه‌اش این است که داماد رییس‌جمهور است."
آنها در ادامه می افزایند: "این کار شما اولین مورد از این دست نیست، ولی تعارض این مورد با شعارها و وعده‌های جنابعالی از همیشه آشکارتر و تاسف بارتر است. لغو این حکم از نظر ما نمایندگان ملت ضروری است که باید بدون فوت وقت صورت گیرد."
این درحالی است که احمد توکلی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس در نشست بررسی جرایم و تخلفات بانکی، یکی دیگر از این دست انتصابها را افشا کرده و گفت: "آقای ف پ گ (فرهاد همتی گل سفیدی)*، خواهر زاده ح پ گ (حمید پورمحمد گل سفیدی، معاون بانک مرکزی)*، با معدل ۱۳ و بدون سابقه کار با نسبت فامیلی به عنوان مدیر عامل صندوق بین المللی ایران و ونزوئلا انتخاب شد که نوعی تخلف است."
رژیم جمهوری اسلامی از نظر بافت قدرت همچون باندهای مافیایی اداره می شود. در این ساختار، منسوبین رهبران باندها عهده دار اداره زیر مجموعه پدر خوانده خود هستند. به همین دلیل هر کدام از رهبران و پایوران رژیم، باندی از افراد فامیل خود را برای اداره امور در اختیار دارد. این امر در رژیم جمهوری اسلامی جدید و تازه نیست که نمایندگان مجلس آخوندها به آن اعتراض می کنند؛ زیرا اگر بنا باشد که در شهر مست گیرند، باید آنکه هست گیرند. در این صورت دیگر اثر آثاری از باندهای قدرت رژیم مافیایی باقی نخواهد ماند.


• توضیح داخل پرانتز از نویسنده است.

۱۳۹۰ دی ۶, سه‌شنبه

یک سیلی ولایی به گوش یک نماینده ولایی - زینت میرهاشمی


جدال درون حکومت هر روز شدید تر می شود و روزی نیست که ماجرای جدیدی اتفاق نیفتد. روز دو شنبه 4 دی ماه سران سه قوه نظام با هم دیدار داشتند و به دنبال آن احمدی نژاد جلسه اضطراری هیات دولت را تشکیل داد. در مورد دیدار سران و جلسه اضطراری هیات دولت هیچ خبر رسمی در رسانه های حکومتی منتشر نشده است.
بر اساس حدس و گمانهای روزنامه ها، در جلسه سران سه قوه موضوع اختلاسها به شکلی مطرح شده که انگشت اتهام بیشتر به سمت باند احمدی نژاد است. همزمان جدال بر سر سرنوشت انتخابات نمایشی و فرمایشی جریان دارد. روزنامه حکومتی مردم سالاری در شماره روز سه شنبه 5 دی در یک اشاره آشکار به باند احمدی نژاد نوشته «نگذاریم وکیل الدوله‌ها مجلس را بگیرند». مردم سالاری در نتیجه گیری مقاله خود می نویسد:«پرونده فساد بزرگ مالی و شبهات موجود تا پیش از آغاز انتخابات مجلس شورای اسلامی‌ باید به نتیجه برسد تا مبادا از بیت‌المال و سرمایه ملی مردم به نفع فرد یا گروه خاصی هزینه شود که هم نظام ضربه بخورد و هم پول مردم ایران به آتش کشیده شود.»
در رویدادی دیگر روز سه شنبه 6 دی، در جلسه علنی مجلس رژیم به علت اختلاف در مورد آمار مربوط به یارانه ها، رئیس سازمان موسوم به «هدفمندی یارانه ها» یک سیلی نثار یکی از مجلس نشینان کرد و این حرکت ولایی سبب اخراج ضارب از مجلس شد. این درگیری در حالی صورت گرفت که مجلس نشینان در حال بررسی «طرح دو فوریتی استفساریه ماده ۱۲ قانون هدفمند کردن یارانه ها» بودند. هدف از تصویب این طرح کنترل دولت احمدی نژاد برای اجرای قانون ضد مردمی حذف یارانه ها است.   


۱۳۹۰ دی ۵, دوشنبه

تروریسم دولتی علیه راه حل عادلانه برای کمپ اشرف. - .منصور امان


پس از ناکامی در کُشتار جمعی ساکنان اشرف زیر پوشش یک تصمیم دولتی و به بهانه تامین "منافع ملی عراق"، رژیم جمهوری اسلامی و همدست عراقی آن، خلعت تشریفات رسمی را از تن بیرون آورده و به روشهای تروریستی و راهزنانه مُتوسل شده اند. حمله بُزدلانه موشکی به کمپ اشرف را می توان نشانه ای از سرخوردگی آقایان خامنه ای و مالکی از شکست طرح گُسترده خود برای حل خونین و یکباره مُشکل مُخالفان ساکن این کمپ به حساب آورد.

پرتاب موشک به کمپ غیر نظامی اشرف در همان هنگامی صورت گرفت که دولت عراق زیر فشار بین المللی، در حال امضای توافُق نامه ای با سازمان ملل مبنی بر انتقال ساکنان کمپ به محلی تحت نظارت این نهاد و آغاز پروسه ی تعیین وضعیت نهایی اُسکان آنها بود.

حمله تروریستی مزبور می تواند معیار خوبی برای سنجش ارزش تعهُداتی باشد که دولت دست نشانده عراق به طرفهای خارجی خود یا نهادهای بین المللی می سپارد؛ این امر به ویژه شامل تعهُداتی می شود که خانُم هیلاری کلینتون از آن خبر داده است.

وزیر امور خارجه آمریکا در بیانیه ای که به مُناسبات امضای توافُقنامه بین دولت عراق و سازمان ملل صادر کرده اطلاع می دهد، تیم مالکی با نظارت سازمان ملل بر انتقال ساکنان کمپ اشرف به محل جدید و استقرار بیست و چهار ساعته نمایندگان سازمان ملل در محل مزبور مُوافقت کرده است.

حمله تروریستی به کمپ اشرف در حالی که هنوز مُرکب امضای آقای مالکی خُشک نشده، خرابکاری آشکار در تلاشهایی است که به منظور به جریان انداختن یک راه حل عادلانه انجام می شود. حمله مزبور ثابت می کند که باز کردن حساب یک طرفه روی حُسن نیت یا توانایی دولت عراق در عمل به تعهُدات خود می تواند اشتباهی مرگبار باشد.
 

۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

"مُدل روسی و سوری" اعتراض، مُدل ولایی فرار - منصور امان


یکی از رهبران راست سُنتی، آقای مُحمدرضا باهُنر، خبر داده است که فراکسیون نظامی – امنیتی دولت در پی انحلال انتخابات مجلس نُهم مُلاها است. در حالی که تاکنون از خرید رای، پخش پول و تقلُب به عُنوان نقشه های "جریان انحرافی" برای "تسخیر مجلس" سُخن گفته می شد، اینک برای نخستین بار احتمال بر هم زده شدن نمایش انتخاباتی و لغو آن در این چارچوب مطرح می گردد.

نایب رییس مجلس مُلاها در نشست تشکُل انتخاباتی راست سُنتی موسوم به "جبهه مُتحد اُصولگرایان" در کرمان تشریح کرد: "این مجموعه (جریان انحرافی) دو هدف را دنبال می‌کند که یا انتخابات منحل شود و یا خودشان تعداد نماینده زیادی را به مجلس بفرستند و اگر هیچ کدام از این دو را نتوانستند، مانند فتنه 88 کل انتخابات را زیر سووال ببرند."

ایده "منحل کردن انتخابات" اگر چه جالب توجه است اما انتساب آن به "جریان انحرافی" بیشتر یک آدرس غلط برای گُمراه کردن نگاه ها از علت واقعی بیم و نگرانیهایی است که حجم آن با هر چه نزدیک تر شدن هنگام رونمایی از "چالش امنیتی" افزایش می یابد.

این ارزیابی را هُشدارهای سرکرده سپاه پاسداران پیرامون وضعیت وخیم "نظام" در تهران تایید می کند. آقای مُحمد علی جعفری روز گُذشته (شنبه) با اشاره به اینکه "دُشمنان برای ایجاد تهدیدات امنیتی در تهران حساب ویژه ای باز کرده اند"، اعتراف کرد: "وضع تهران از نظر فرهنگی و سیاسی وضع خوبی نیست."

او این نگرانیها را در مراسم مُعرفی سرکرده جدید سپاه ضد شورش تهران بیان می کرد. پاسدار حُسن همدانی، سرکرده پیشین نیروی مزبور، هفته گذشته به طور ناگهانی از کار برکنار شد؛ اقدامی که با توجُه به گُفته های آقای جعفری، ارتباط مُستقیمی به "خوب نبودن وضع تهران" دارد.

همزمان، مُعاون پاسدار جعفری، آقای حمیدرضا مُقدم فر نیز که روی همین خط هماهنگ شده، بیم "نظام" از روی صحنه بردن نمایش انتخابات را توصیف می کرد، از وجود "مُدل سوری و روسی" برای "ایجاد ناامنی و بر هم زدن اوضاع اجتماعی" در جریان انتخابات خبر داد. او توضیح داد: "در فتنه 88 مدل سوریه‌ای در تهران به کار گرفته شد و این بار آنان می‌گویند، از مدل روسیه‌ای استفاده کنیم؛ مدلی که اعتراضات را از استانها به مرکز کشور بکشاند، یعنی از شهرستانها و استانها شروع کرده و به مرکز منتقل شود و چالش در آن تبدیل به تظاهرات شود."

سرکردگان بازوی سرکوب "نظام" در حالی نگرانی خود از اعتراضهای گُسترده اجتماعی به خیمه شب بازی انتخابات را بیان داشته اند که حُکومت تا چانه در باتلاق یک درگیری درونی نیز فرو رفته و تلاشها برای تقسیم قُدرت، فقط یک جنگ آشکار بر سر آن را دامن زده است.

سُخنان آقای باهُنر نشان می دهد که آیت الله خامنه ای و شُرکای راست سُنتی او در توان خود برای شانه دادن زیر این بار به تردید دُچار شده اند. آنها در همان حال که مشغول تدارُکات جنگی علیه مردُم و چیدن دسیسه علیه رُقبا هستند، به در پُشتی برای فرار از مهلکه نیز چشم دوخته اند.
 http://www.jonge-khabar.com/news/articled.php?id=2442

۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

تحریم بانک مرکزی، تحریم غیرمُستقیم نفت - منصور امان


گلوی رژیم جمهوری اسلامی در پنجه تحریمها به سختی در حال فشرده شدن است. زنجیره تحولاتی که مضمون آنها را شدت یافتن فشار تشکیل می دهد، گُسسته نمی شود و با هر روز گُذشت از انتشار آخرین گُزارش آژانس بین المللی انرژی اتُمی، با شتاب بیشتر، حلقه تازه ای بدان افزوده می گردد.

کُره جنوبی، یک از مُشتریان مُهم نفت جمهوری اسلامی در آسیا، تحریمهای خود علیه طرف مُعامله اش را گُسترش داده و 90 شرکت و سه شخص دیگر را به لیست سیاه خود اضافه کرده است سئول در سال گذشته مُبادله ارزی با 120 شرکت و موسسه و 24 فرد ایرانی را ممنوع ساخت و همچنین اعلام کرد که بازرسی از محموله های مشکوک به مقصد جمهوری اسلامی را شدت خواهد بخشید.

در همین حال، این کشور اعلام داشته است که خرید نفت از ایران را به طور کُلی مُتوقف نمی کند اما در عوض، تحریم خرید محصولات پتروشیمی از آن را به جریان خواهد انداخت. کُره جنوبی پیشتر، سرمایه گذاری در بخشهای نفت و گاز جمهوری اسلامی را محدود ساخته بود.

هفته گُذشته آقای رابرت اینهورن، مُشاور ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور سلاحهای کشتار جمعی و کُنترُل تسلیحاتی، با هدف تشویق کُره جنوبی به وضع تحریمهای جدید به این کشور سفر کرده بود. وی تاکید کرده بود که تحریم نفت شامل این مُجازاتها نمی شود.

از سوی دیگر، خبرگُزاری رویترز روز پنجشنبه اطلاع داد که تلاش هندوستان و جمهوری اسلامی برای ایجاد یک مکانیزم دایمی به منظور نقل و انتقال مالی در مُناسبات بازرگانی خود از طریق تُرکیه به شکست انجامیده است. بر اساس این گُزارش، موسسه تُرکیه ای "هالک بانک" با گُشایش حساب بانکی برای شرکت هندی "بهارات پترولیوم" (BPCL) که قصد داشت از کانال آن بدهی نفتی خود به جمهوری اسلامی را بپذیرد، مُخالفت کرد. بانک مرکزی هند سال پیش از انجام ترتیبات تسویه حساب شرکت مزبور با جمهوری اسلامی خودداری کرده بود.

و در تازه ترین رویداد، دولت باراک اوباما با تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی موافقت کرد. تصمیم کاخ سفید پس از چند هفته بلوکه قانون مزبور که توسط مجلس سنای ایالات مُتحده به تصویب رسیده بود، صورت گرفته است. آقای اوباما حتی تهدید کرده بود، مُصوبه سنا را وتو خواهد کرد. وی علت مُخالفت خود را نگرانی از افزایش قیمت نفت و نیز پیامدهای آن بر کشورهای اُروپایی و آسیایی خریدار نفت جمهوری اسلامی عُنوان کرده بود.

تحریم بانک مرکزی که مُعاملات نفتی رژیم مُلاها از طریق آن انجام می شود را می توان با تحریم غیرمُستقیم نفت آن برابر دانست. حُفره هایی که به ویژه دولت آمریکا از طریق قید استثنا و شرط "امنیت ملی" در این راهکار به وجود آورده، نشان از راه به نسبت طولانی ای دارد که به فلج کردن سیستم مالی و نفتی حاکمان ایران مُنتهی می شود.

با این حال، تحوُل کلیدی در مجموعه رویدادهای مربوط به تحریم رژیم ولایت فقیه، سمتگیری طرفهای آمریکایی و اُروپایی آنها به سوی اعمال تحریمهای لمس پذیر است. با هر تاخیر و کُندی، مسیر حل بُحران اتُمی و ماجراجویی خارجی مُلاها به این سمت گشوده شده است.

۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

سفارت مجازی آمریکا، پلاتفُرم حقیقی بُحران "نظام" - منصور امان


یک رویداد مجازی، هیاهوی مجازی رهبران و پایوران جمهوری اسلامی پیرامون حمله خارجی و رجز خوانی طویل در باره واکُنش ترسناک خود را به کنار زده تا غوغای حقیقی که زیر پلاتفُرم "خیمه نظام" برپاست را به نمایش بگذارد.

مُعاون فرهنگی سپاه پاسداران اعلام کرده است که هدف از ایجاد سایت سفارتخانه مجازی آمریکا، "فتنه انگیزی در انتخابات اسفند ماه سال جاری مجلس شورای اسلامی است". پاسدار حمیدرضا مُقدم فر در همین رابطه هُشدار داده، "باید پیام این کار را دریافت کرد" و آنگاه نُسخه پیچیده: "باید در این زمینه اقدام به‌هنگام انجام دهیم تا همچون انتخابات سال 88 به دلیل اقدام دیرهنگام در خنثی‌کردن فتنه‌های دشمنان،‌ آشوب تازه‌ای رقم نخورد."

تیوری آقای مُقدم فر نُسخه به روز شده ارزیابی آیت الله خامنه ای در شهریور ماه است که در آن برای نخُستین بار اعتراف کرد، انتخابات "به چالش امنیتی نظام" تبدیل شده است. او در حقیقت اقرار می کرد که ترتیب دادن یک خیمه شب بازی انتخاباتی دیگر علیه خواست و اراده جامعه و در حالی که کارگردانان و بازیگران نمایش مشغول جدال مرگ و زندگی با یکدیگر هستند، همچون بُمبی زیر کُرسی صدارت "نظام" عمل می کند. البته آقای خامنه ای مُراقب بود که نام عوامل ایجاد کننده "تهدید امنیتی" را به زبان نیاورد و در این زمینه نیز "دُشمنان" را به یاری بطلبد.

اکنون این سرکرده سپاه هم به همین شیوه با بُلند کردن تابلوی "دُشمن" ی که امروز و اینجا با نام "سفارت مجازی" عرضه شده، تلاش کرده برای میکروفُن به دست شدن خود پوشش شرعی دست و پا کند. وی اگر چه موفق نشده توضیح دهد یک وبگاه اینترنتی – صرف نظر از آن که چه نام ساده یا دهان پُر کنی بر آن گذاشته شده باشد - چگونه قادر است "فُرصت انتخابات مجلس نُهُم" را "به یک ناامنی و مساله امنیتی تبدیل کند"، اما در عوض به خوبی رابطه میان شدت گیری "تهدید" حقیقی و افزایش حجم و تعداد "دُشمنان" و تهدیدهای مجازی را روشن کرده است.

۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

مقام اول رژیم ایران در سرکوب روزنامه نگاران - زینت میرهاشمی


 آستانه روز جهانی خقوق بشر، نقض حقوق شهروندان ایرانی ابعاد گسترده ای پیدا کرده است. رژیم ایران در تمامی عرصه های حیات اجتماعی حقوق کارگران، مزدبگیران، زنان، دانشجویان، روزنامه نگاران، وکلا، فعالان سیاسی و....را پایمال می کند. بر اساس گزارش جدید «کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران»، ایران در میان تمامی کشورهای جهان بیشترین تعداد روزنامه‌نگار زندانی را به خود اختصاص داده است. آقای احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران در گزارش مقدماتی خود این وضعیت را «منزجرکننده» اعلام کرد.
به گزارش این کمیته تا تاریخ اول دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی، ۱۷۹ روزنامه‌نگار و عکاس خبری در سرتاسر جهان زندانی بوده‌اند که ۴۲ تن از آنان در ایران زندانی هستند.
بر اساس گزارش کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران، رژیم ایران وکلای شماری از روزنامه‌نگاران را نیز تحت پیگرد قرار داده است.
در رویدادی دیگر اعتصاب غذای رضا شهابی وارد دومین هفته خود شد. تعداد زیادی از فعالان کارگری از «کمیته دفاع از رضا شهابی» پشتیبانی کرده اند.
رژیم ولایت فقیه طی تمامی سالهای حیات خود با سرکوب هر ندای آزادیخواهی حقوق مسلم مردم را پایمال کرده است. چنین رژیمی را باید از تمامی ارگانها و نهادهای بین المللی اخراج نمود. شرکت رژیم در این نهادها کمک به سرکوب نیروهای اجتماعی و سیاسی در ایران تحت حاکمیت استبدادی مذهبی است.

۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

بی طرفی روسیه در تحریم نفتی رژیم دروغ بزرگی است - جعفر پویه


جعفر پویه
روز گذشته (چهارشنبه) سرگئی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه در حاشیه "کنگره نفت جهان" در دوحه قطر گفت: "روسیه در قبال تصمیمات اتحادیه اروپا در زمینه تحریم نفت ایران، بی طرف ترین موضع را اتخاذ خواهد کرد."
این درحالی است که گونتر اوتینگر، کمیسر انرژی اتحادیه اروپا روز قبل گفته بود که کشورهای عضو آن اتحادیه برای تحریم نفتی ایران به توافق رسیده اند. آقای اوتینگر همچنین گفت: "مساله این است که تحریمهای این چنینی باید با هماهنگی دیگر کشورها انجام شود و اگر ایالات متحده آمریکا و روسیه هم در آن همکاری داشته باشند، بهتر است. زیرا هر چقدر همکاری در این زمینه بیشتر باشد، نتیجه بهتری گرفته خواهد شد."
او توضیح داد: "هرچند همگرایی در میان کشورهای اروپایی وجود دارد، ولی با این حال تیم اتحادیه اروپا باید آن را به یک سیاست همگرایانه بزرگتر تبدیل کرده و دیگر کشورهای بزرگ را هم در آن سهیم کند."
با توجه به این تصمیم است که سرگئی اشماتکو، وزیر انرژی روسیه می گوید: "روسیه خود از تولید کنندگان مهم نفت است، حتی یک تن نفت هم از ایران وارد نمی کند، بنابراین نیازی نیست که به تحریم نفتی علیه ایران بپیوندد."
روسیه و چین در همکاری با رژیم ضد انسانی ولایت فقیه به غارت ثروت ملی مردم ایران مشغول اند. بدیهی است بخش زیادی از دلارهای به دست آمده از فروش نفت ایران به جیب دلالهای روسیه و چین برای فروش اسلحه و اجناس بنجل سرازیر می شود. به این دلیل است که وزیر انرژی روسیه مزورانه کشور خود را در مقابل تحریم نفتی رژیم ولایت فقیه بی طرف اعلام می کند تا اینگونه از همکاری با اتحادیه اروپا سر باز زند. بی طرفی ای که چشم به دلارهای نفتی حاصل از حراج ثروت ملی مردم ایران دارد، نمی تواند از چشم مردم ایران پنهان بماند. بیهوده نیست که سرگئی اشماتکو چشم بسته غیب می گوید و همچون کاشف از راه رسیده ای که به کشف آب گرم نایل شده می گوید: "کاملا آشکار است که چنین تصمیمی بر اساس انگیزه‌های سیاسی گرفته شده است."
بدیهی است که تصمیم برای تحریم نفتی کشوری که با زیر پا گذاشتن همه قوانین بین المللی به سفارتخانه یک کشور حمله و آن را غارت می کند، قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را "کاغذ پاره" می خواند، حاضر به همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی نیست و با صدور تروریسم اقدام به دخالت و بحران آفرینی در کشورهای دیگر می کند را باید با تصمیمهای سیاسی مقتضی وادار به رعایت قوانین و پیمانهای بین المللی کرد، و گرنه روی دیگر این عدم همکاری و بحران آفرینی، جنگ و حمله نظامی خواهد بود.
اینجاست که همکاری پنهان و پیدا روسیه و حمایتهایش از رژیم سرکوبگر و پایمال کننده حقوق مردم ایران و قوانین بین المللی، تصمیمی سیاسی و مزورانه نیست ولی اقدام برای متوقف کردن بحران آفرینی بین المللی و سرکوبی مردم ایران تصمیمی سیاسی قلمداد می شود!
فریادهای یافتم یافتم سرگئی اشماتکو در مورد سیاسی بودن تصمیم اتحادیه اروپا برای تحریم نفتی رژیم ولایت فقیه و دروغ بزرگ بی طرفی روسیه در این موضوع هیچ کس را نمی فریبد. روسیه و چین باید از حمایت آشکار و پنهان از سیاستهای رژیم ولایت فقیه دست بردارند؛ سیاست ویران گرانه ای که کشور ما را به نابودی می کشاند. در این میان آنها اگر جانب مردم ایران را برای رسیدن به حقوق اساسی خود نمی گیرند، حداقل با جامعه بین الملل همگام باشند.

۱۳۹۰ آذر ۱۵, سه‌شنبه

گرامی باد 16 آذر روز خیزش دانشجو - جعفر پویه


امسال روز دانشجور (16 آذر) در حالی از راه می رسد که جلادان و دژخیمان استبداد حاکم، به خیال خود فضایی گورستانی را بر دانشگاهها حاکم کرده اند. با روی کار آمدن پادوی گوش به فرمان خامنه ای، دولت امنیتی – نظامی سعی زیادی کرده است تا نظم پادگانی خود را بر دانشگاهها تحمیل کند. بگیر و ببند دستگاه داغ و درفش رژیم ولایت فقیه با فراخواندن دانشجویان به کمیته های انضباطی و ستاره دار کردن، محرومیت از تحصیل و اخراج آنها برای خاموش کردن صدای دانشجویان ادامه دارد. همکاری تشکلهای دست ساز حکومت با نهادهای امنیتی برای شناسایی و دستگیری دانشجویان فعال، تعداد بسیار زیادی زندانی را بر دانشگاه تحمیل کرده است. اخراج و باز خرید اساتید خُبره و آگاه و جایگزین کردن آنان با عوامل گوش به فرمان حاکمیت، خسارت دیگری است که دانشگاه به دلیل ترس رژیم از دانشجویان تحمل می کند. بازبینی کتابها و حذف بسیاری از رشته های علوم انسانی و تلاش دوباره برای انقلاب فرهنگی با طرح جدا سازی جنسیتی دانشجویان در جهت اسلامی کردن دانشگاهها، تلاش بیهوده اربابان قدرت و جانیان و دزدان ثروت ملی مردم است.
دانشگاه این مرکز فرهیختگی و علم اندوزی کشور، در مقاطع مختلف تاریخ و موقعیتهای خطیر کشور هیچ وقت پا پس نکشیده است و تلاش کرده است تا پژواک صدای آزدایخواهانه مردمی باشد که برای رسیدن به عدالت و دموکراسی از جان و مال خود مایه گذاشته اند.
حمله و هجوم گله های اوباش حکومتی چه در رژیم پیشین و چه در رژیم ولایت فقیه گواه این مدعاست. سرازیر شدن اوباش حکومتی در 18 تیر به کوی دانشگاه، تخریب کوی و ضرب و شتم دانشجویان و قتل تنی چند از آنان برای خاموش کردن صدای دانشجو بوده است.
در جنبش رنگین کمان سال 88 قبل از این که اوباش حکومتی به خیابانها گسیل شوند ابتدا دانشگاه را به خاک و خون کشیدند، دانشجویان را مضروب و محل زندگی آنان را تخریب کردند. دستگیری وسیع دانشجویان، برگزاری دادگاههای چند دقیقه ای، بلاتکلیف رها کردن دانشجویان در زندانها و ... همه و همه برای خفه کردن صدای آزادیخواهان دانشجویان انجام گرفته است.
اما دانشجویان قهرمان کشور همواره ثابت کرده اند که در برابر دستگاههای رژیم حاکم و ستمگر عقب نمی نشینند. اگر تنی چند از آنان دستگیر و روانه بازداشتگاهها شده اند، دیگرانی هستند که حرفها ناگفته آنان را با صدای بلند ادامه دهند. مجید توکلی، اشکان ذهابیان، کوهیار گودرزی ... و دستگیر می شوند، و رژیم گمان می کند کار را تمام کرده، اما اینگونه نیست. دانشگاه ساکت نمی نشیند و بار دیگر دانشجویان همچون ققنوس از خاکستر خود سر بر می آورند و با بیرق دانش و آگاهی پیشتاز فریادهای آزادیخواهانه مردم می شوند. فریاد "مرگ بر خامنه ای" و "مرگ بر اصل ولایت فقیه" در دانشگاهها طنین انداز می شود. سرود "ما زن و مرد جنگیم، به جنگ تا بجنگیم"، پر طنین از دانشگاه به گوش می رسد. دانشجو می ایستد و بر حق خود و مردم پایفشاری می کند.
تا دانشگاه است و علم و دانش اندوزی جوانان میهن برپاست، خیال دزدان و چپاولگران اموال مردم و سرکوبگران ضد آزادی و متحجران عهد بادیه نشینی نگران است. این دانشجو و دانشگاه است که با علم و آگاهی بساط شیادان و عوام فریبانی که با توطئه رمالان و جن گیرانی که سعی به بسط خرافه و خرفتی دارند را نقش بر آب می کند. از چاه جمکران آنان چیزی جز تباهی و خرافه و دلبستگی به رمالی و بیهودگی در نمی آید. دزدان میلیاردی در این چاهها امیال آزادیخواهانه مردم را دفن می کنند، تا بساط تباهی و جهل خود را گسترده تر گردانند. بی جهت نیست که دانشگاه و دانشجو را به خاک و خون می کشند و جاده جمکران را جهت خرافه متحجرانه خویش اسفالت و چراغانی میکنند.
در سالروز 16 آذر، یاد همه دانشجویانی که با رشادت و دلیری در برابر ستم رجالان حاکم سر خم نکرده و سینه سپر کرده اند را گرامی می داریم. یاد شهدای دانشجویان از شریعت رضوی، مصطفا بزرگ نیا و احمد قندچی تا مصطفا غنیان، ندا آقا سلطان و کیانوش آسا همیشه در یاد و خاطر جمعی ما زنده است. به یاد دانشجویان زندانی هر روز صدای اعتراض خود را جهت ویرانی زندان و سرنگونی رژیم زندان ساز و به بند کشاننده آزادی خواهان بلندتر می کنیم.

۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

اشغال سفارت، نمایش نافرجام قدرت - زینت میرهاشمی

عقب نشینی کارگزاران رژیم در دفاع از یورش نیروهای تحت امر خامنه ای به سفارت بریتانیا در تهران، نشان دهنده عدم موفقیت جنگ طلبان در صحنه جنگ بدون حضور طرف مقابل است. با گذشت یک هفته از اشغال سفارت انگلیس توسط سینه چاکان ولایت، باندهای درون حکومت در برابر موج محکومیت جهانی،شکاف بیشتری برداشته اند. در نگاهی به تفسیرها، موضع گیریها و تحلیلها پیرامون این ماجراجویی، انگشت اتهام به سمت حکومت و در راس آن ولی فقیه نشانه رفته است. 
روز دوشنبه 14 آذر از طرف دیپلماتهای انگلیسی، به جریان افتادن موضوع پرداخت غرامت از طرف رژیم، بابت خسارتهای وارد شده به محل زندگی دیپلماتها و سفارت مطرح شد. سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا روز دوشنبه 14 آذر گفت «ما طبق کنوانسیون وین خواستار پرداخت غرامت هستیم، اما هنوز زود است که در مورد رقم نهایی صحبت کنیم.»
بحران اشغال سفارت در هرم قدرت را می توان از موضع گیری رجانیوز دید. رجانیوز در مطلبی روز دوشنبه 14 آذر با عنوان «این وزارت خانه تسخیر می خواهد!» موضع وزارت امور خارجه در «خودجوش» بودن حرکت بسیجیها را نفی کرده و مواضع این نهاد دولتی را «ضد نظام» توصیف کرده است. نویسنده این مطلب از «طرحی نو» برای تهدید وزارت امور خارجه رژیم خبر می دهد. 
شکست در عمل انجام شده را در بیانیه وزارت خارجه آلمان که واکنش صالحی وزیر خارجه رژیم را منعکس می کند، می توان دید. موضعگیریهای متفاوت وابستگان حکومتی و همچنین تک نوشته های بسیجیهای شرکت کننده در این عملیات، بیانگر دستپاچگی رژیم است که می خواست جهان را با تولید بحران جدید مرعوب کند، اما به دلیل شکاف عمیق و دسته بندیهای حکومتی، خود مرعوب شد. به ویزه این عملیات در زمانی از طرف رژیم انجام می شود که جنبش رنگین کمان مردمی آبرویی برای ولی فقیه و وابستگان آن بر جای نگذاشته است. 

۱۳۹۰ آذر ۱۲, شنبه

سر ریز بُحران خارجی سفارت به جنگ داخلی قُدرت - منصور امان


با نشستن هواپیمای حامل دیپلُماتهای اخراج شده جمهوری اسلامی از لندن، پروسه تبدیل سناریوی قُدرت نمایی "نظام" به داستان یک بُحران تمام عیار در مُناسبات خارجی، گام دیگری به جلو برای تثبیت خود به مثابه یک وضعیت عینی برداشت. روابط فرامرزی اما تنها قلمروی نیست که این بُحران تحت تاثیر خود قرار می دهد؛ صحنه فراگیر تر برای خودنمایی آثار هُجوم حساب نشده به سفارت انگلیس، سیاست و مُناسبات داخلی قُدرت است.

روشن ترین نُکته پیرامون طرح مزبور، غافلگیر شدن مُبتکرانش از واکُنشی است که این اقدام برانگیخت. با هر انگیزه ای که رووسای ماموران لباس شخصی، زیر دستانشان را برای تخریب اموال، سرقت اسناد و وحشت پراکنی به سفارت انگلیس گُسیل داشته بودند، هرگز پیامدهای سیاسی - دیپلُماتیک آن را فراتر از سطح یک کشمکش تشریفاتی با رد و بدل اعتراض نامه و رفت و آمد به وزارتخانه های مربوطه در لندن و تهران تخمین نمی زدند.

از این رو، رویدادهای بعدی که با واکُنش به گونه غیرمُنتظره، شدید انگلستان و مُتحدان آن در اتحادیه اُروپا برجسته می شود، بی درنگ آمران و سازمان دهندگان این ابتکار را زیر سووال برد. ناگُفته پیداست، هر گاه همچون حمله به سفارت آمریکا یا گروگان گرفتن شهروندان آمریکایی و ملوانان انگلیسی کفه ی سود در ترازوی "نظام" سنگین تر از زیان می بود، آنگاه با هر درجه از اختلاف در راس، انتقاد یا ملامتی نیز ابراز و تحمُل نمی شد.

شاهین ترازویی که در آن عربده کشی در سفارت انگلیس به وزن کشی نهاده شده، به سمت زیان مُتمایل است. این می تواند سرچشمه همه ی انتقادهای شدت گرفته ای باشد که با سپر هُشدار نسبت به "شرایط حساس" یا در پس توصیه به "احترام به قانون" خطاب به مُبتکران آن بیان می گردد.

اگر چه آیت الله خامنه ای در یک سو و آقای احمدی نژاد، گُماشته یاغی شده او بر منصب ریاست جمهوری، در سوی دیگر تا کُنون از نشان دادن واکُنش علنی نسبت به حمله ی سفارت خودداری کرده اند، اما این امر نمی تواند مانع دیدن جبهه جدیدی که برای درگیری بیشتر در هرم مُتنازع قُدرت جمهوری اسلامی به طور رسمی گشوده شده و سنگرهایی که سخت کوشانه در حال حفر شدن است، گردد.

۱۳۹۰ آذر ۱۱, جمعه

واشنگتُن بر سر دوراهی - منصور امان


هنوز روشن نیست تایید "خودجوش" بودن حمله به سفارت انگلیس از سوی مُعاون رییس جمهوری آمریکا تا چه اندازه با رابطه محرمانه واشنگتن با محافل مُعینی در داخل حُکومت ایران، ارتباط دارد. نُکته آشکار، هدفی است که صُدور این حُکم تبریه دُنبال می کند.

آقای جورف بایدن که برای انجام یک سفر رسمی در عراق به سر می برد، روز پنج شنبه در اربیل به خبرگُزاری رویتر اطمینان داد: "من هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه حمله به سفارت انگلیس سازماندهی شده بوده و یا چگونگی سازمان دادن آن در اختیار ندارم."

او پس از زیر سووال بردن تازه ترین اتهامی که حاکمان ایران با آن روبرو هستند، سخن پردازی کرد: "با این وجود، رویداد مزبور نشان داد که ایران یک کشور یاغی است."

مُعاون آقای اوباما در همان زمانی ارزیابی اطلاعاتی خود را ارایه می داد که از یکسو سنای آمریکا با وجود مُخالفت کاخ سفید در حال بررسی و تصویب تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی بود و از سوی دیگر، اتحادیه اُروپا تشدید مُجازاتها علیه رژیم مُلاها که شامل تحریم همین بانک و نیز بخش انرژی رژیم مُلاها می شود را در دستور کار نشست وزیران خارجه خود قرار داده بود.

واشنگتُن پیرامون علت مُخالفت خود با اعمال تحریمهای فلج کننده عنوان می کند که اقدامات مُشخص علیه بخشهای حیاتی نفت و پول رژیم مُلاها می تواند بر بهای نفت و اقتصاد ایالات متحده تاثیر منفی بگذارد. کاخ سفید همچنین استدلال می کند که اقدامات مزبور قادر است جبهه جهانی علیه برنامه اتُمی جمهوری اسلامی را تضعیف کند.

با این حال، چنین می نماید که دلیل اصلی رفتار کجدار- و – مریز واشنگتُن در برابر گُسترش تحریمها، تلاش برای روبرو نشدن با نتیجه سیاسی آن است. این نُکته پنهانی نیست که دُلارهای نفتی به مثابه یک فاکتور خارجی چه نقشی در بقای حاکمان ایران در قُدرت بازی می کند. از این رو، مفهوم عملی هدف گرفتن این عامل یا تلاش برای حذف آن، حرکت در جهت تغییر رژیم خواهد بود. این در حالی است که سیاست ثابت ایالات مُتحده در برابر رژیم جمهوری اسلامی تغییر رفتار آن بوده است. رویکرد استراتژیک مزبور، تابلویی است که سمتگیری دولتهای جَُمهوریخواه یا دموکرات آمریکا را با وجود انتخاب مسیرهای مُتفاوت، در طول سه دهه گذشته تعیین می کرده است.

آقای بایدن در اربیل نشان داده که طبقه مُمتاز آمریکا هنوز برای ترک این جایگاه آسوده با خویش کلنجار می رود و در میان خود با چالش روبروست.

۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه

دیده بان حقوق بشر، نگران کدام سوی بحران کمپ اشرف است؟-جعفر پویه



آدینه 11 آذر 
دیده بان حقوق بشر، نگران کدام سوی بحران کمپ اشرف است؟
جعفر پویه
روز گذشته (پنجشنبه) خانم کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در حاشیه اجلاس وزرای خارجه آن در بروکسل، خواستار حل مناسب و رضایت بخش مساله ساکنان کمپ اشرف شد. خانم اشتون در این جلسه گفت: "مهمترین مساله در حال حاضر تامین امنیت ٣٤٠٠ نفر از اعضای و طرفداران سازمان مجاهدین خلق ایران در اردوگاه اشرف است. دولت عراق قصد دارد این اردوگاه را تا پایان ماه جاری دسامبر ببندد و به همین دلیل سازمان مجاهدین خلق ایران و نهادها و شخصیتهای بین المللی نگران سرنوشت و امنیت این پناهندگان هستند."
خانم اشتون تصریح کرد : "مسوول رسیدگی به پرونده اردوگاه اشرف در بدو امر سازمان ملل است و اتحادیه اروپا در نظر دارد در همکاری تنگاتنگ با سازمان ملل، راه حل رضایت بخشی برای مساله ساکنان اردوگاه اشرف بیابد."
این درحالی است که استروان استیونسون، نماینده اسکاتلند در پارلمان اروپا، روز چهارشنبه در بروکسل گفت: "دولت عراق مشغول آماده سازی برای اجرای مهلت اعلام شده برای تعطیلی اردوگاه اشرف است و آنها می خواهند کشتار بزرگی به راه بیاندازند. ما از دولت عراق و نیز وزیران خارجه اتحادیه اروپا می خواهیم جلوی این برنامه را بگیرند."
استیونسون همچنین خبر داد که تلاش دارد تا پیش از برگزاری جلسه وزیران خارجه اتحادیه اروپا در مورد ایران، درخواستی برای آنها آماده کند تا به این مساله واکنش جدی و به موقع نشان دهند.
همه این اتفاقات در حالی به وقوع می پیوندد که دولت نوری مالکی در عراق اولتیماتوم داده است که تا پایان سال جاری (حدود یک ماه دیگر) کمپ اشرف را بسته و ساکنان آن را از عراق اخراج یا به منطقه دیگری منتقل خواهد کرد. تاکنون تلاش سازمان مجاهدین خلق و بسیاری از پارلمانترهای کشورهای اروپایی و آمریکایی برای پیدا کردن راه حلی مناسب به دلیل سرسختی و پافشاری بر اخراج ساکنان کمپ اشرف از عراق توسط دولت نوری المالکی به نتیجه نرسیده است.
همزمان با نشست وزیران امورخارجه اتحادیه اروپا و اظهارنظرهای نگران کننده درباره سرنوشت ساکنان کمپ اشرف، "سازمان دیده بان حقوق بشر" که مقر آن در آمریکاست، در بیانیه ای "خواهان همکاری کامل سازمان مجاهدين خلق ايران و دولت عراق با کميساريای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان شده است".
"دیده بان حقوق بشر" در حالی سازمان مجاهدین را به همکاری با کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان دعوت می کند که تمامی ساکنان کمپ اشرف توسط این نهاد بین المللی به عنوان پناهنده پذیرفته شده و هواداران مجاهدین ماه هاست که در وین مقابل این نهاد تحصن اعتراضی برقرار کرده و خواهان جدیت آن در برابر وضعیت ساکنان کمپ اشرف هستند.
حال با این اوصاف اگر کسی از سابقه امر با خبر نباشد، گمان خواهد کرد که سازمان مجاهدین خلق در مقابل کمیساریای سازمان ملل سنگ اندازی می کند. و اینگونه "دیده بان حقوق بشر" نه تنها کمکی به حل و فصل این مشکل نکرده، بلکه آگاهانه به مشکل تراشی می پردازد. این سازمان به ظاهر حقوق بشری ارتباطات گسترده ای با بخشی از نهادهای قدرت رژیم جمهوری اسلامی دارد و مدتها آشکارا از برنامه اصلاح طلبان حکومتی حمایت می کرد. در حالی که هیچ سازمان حقوق بشری موفق به مسافرت به ایران نشده است، اعضای این تشکل به راحتی و بدون مشکل به رفت و آمد به داخل کشور اشتغال دارند. بی دلیل نیست که در بیانیه اخیر این نهاد حقوق بشری آمده است: "نيروهای امنيتی عراق و رهبری مجاهدين خلق بايد از خون ريزی بيشتر در اردوگاه اشرف جلوگيری کنند و بگذارند ساکنان اين اردوگاه آزادانه و بدون ترس از مجازات، به طور خصوصی با نمايندگان سازمان ملل ملاقات کنند."
درحالی که تا کنون چندین بار ساکنان کمپ اشرف مورد حمله نیروهای مهاجم عراقی که تعدادی از آنها نیز عضو نیروهای سپاه پاسداران بودند، قرار گرفته، 32 تن از آنها در جریان این حملات به قتل رسیده اند و سازمان مجاهدین برای جلوگیری از کشتار بیشتر از نهادهای بین المللی استمداد طلبیده است، حال چگونه می شود مدافع حقوق بشر بودن و اشک تمساح این نهاد مشکوک را پذیرفت که از قربانیان می خواهد که "از خون ریزی بیشتر جلوگیری کنند"؟
در همین رابطه، ارزیابی دویست تن از نمایندگان پارلمان اتحادیه اروپا از وضعیتی که "دیده بان حقوق بشر" تشریح کرده، بسیار گویا است. آنها می گویند: "حکومت نوری المالکی در نتیجه فشارهای تهران می خواهد اردوگاه اشرف را تعطیل کند تا به این ترتیب، زمینه مقاومت علیه جمهوری اسلامی ایران نابود شود."
از سوی دیگر، "دیده بان حقوق بشر" در انتهای بیانیه خود تصریح می کند: "دولت ایران باید آزادی رفت و آمد، از جمله ترک کشور و امنیت ساکنان اردوگاه اشرف را که مایل اند داوطلبانه به ایران باز گردند، تضمین کند."
به این ترتیب می شود دم خروس درازی را دید که از زیر قبای این بشر دوستان ضمانت خواه از رژیم جمهوری اسلامی بیرون زده است.
ساکنان کمپ اشرف بخشی از نیروهای مبارز اپوزیسیون ایرانی هستند که سالهاست در عراق ساکن اند. آنها از سوی کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان به عنوان پناهنده سیاسی پذیرفته شده اند. حال چرا این نهاد بین المللی از وظایف خود سر باز می زند و به جای آن "دیده بان حقوق بشر" مشغول نصیحت به مجاهدین برای عدم خونریزی شده است را این روزها باید در بحران منطقه ای و مبارزات مردم ایران با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی یافت، نه در بیانیه های جانبدارانه مدعیان دیده بانی حقوق بشر که عدسیهای دوربین خود را وارونه تنظیم کرده اند.